در حال بارگذاری
دانلود اپلیکیشن

شرح نهج البلاغه

یکی از مهم‌ترین تکالیف ما شیعیان، خواندن کلمات اهل‌بیت و دریافت معانی آن‌هاست و ازجمله منابع ارزشمندی که درپی تأمل و تدبر در آن، دستاوردهایی گرانقدر برای حیات دنیوی و اخروی خویش حاصل می‌کنیم، نهج البلاغه، شامل خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار امیر مؤمنان را می‌توان ذکر کرد. در این سلسله جلسات، کلمات قصار مولای متقیان را شرح خواهیم داد؛ زیرا از سویی این کلمات، کوتاه‌اند و بنابراین، سریع‌تر و آسان‌تر می‌توان آن‌ها را شرح داد؛ از سوی دیگر، این بخش از سخنان حضرت امیر به‌رغم آموزنده‌بودن محتوای آن، مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. بَلاغت، فَصاحت و سجع کلام حضرت علی در کل نهج البلاغه و به‌ویژه در این بخش از سخنانشان درخور توجه و تحسین فراوان است. عظمت کلام این امام والامقام در فهم سخنان ایشان است؛ از این روی باید در تمام سطوح، اعم‌از تحلیل واژگانی، ترجمه و تفسیر، دقت، تأمل و تدبر فراوان داشته باشیم تا به دقایق و ظرایف این سخنان دست یابیم.

جلسۀ اول
تمام مسائل و مشکلات ما در تصمیم‌گیری‌های نادرستمان ریشه دارند. لازمۀ دیدن حقیقت، استفاده از چشم عقل و قلب است.
جلسۀ دوم
با توجه به محدودیت‌های گوناگونی که داریم، درصورت پرداختن به امور متفاوت، در هیچ کاری به نتیجه نخواهیم رسید.
جلسۀ سوم
ابتدا باید انسان‌ها را بیازماییم و سپس تصمیم بگیریم با آنان چگونه رابطه‌ای برقرار کنیم. از آن سوی باید اجازه دهیم دیگران نیز ما را بیازمایند. شناخت ما دربارۀ افراد، مبنای تعاملمان با آن‌هاست.
جلسۀ چهارم
نه باید بابت ناکامی‌هایمان افسوس بخوریم و نه به داشته‌هایمان مغرور شویم. یکی از آسیب‌رسان‌ترین آفات برای زندگی و شخصیت انسان، خودرأیی است.
جلسۀ پنجم
هرکدام از ما انسان‌ها در زندگی‌مان بر فرد یا افرادی ولایت داریم و مدیریت و سرپرستیِ آنان برعهدۀ ماست. والدین هر فرد، بالاترین اولیای او هستند و تربیت و شخصیت وی به عملکرد آن‌ها انتساب می‌یابد.
جلسۀ ششم
اگر فردی یک صفت شاخص در وجودش داشته باشد، به احتمال زیاد، مشابهات آن صفت را نیز دارد و بنابراین، با اطمینان کامل می‌توان با او تعامل و ارتباط یافت.
جلسۀ هفتم
افراط و تفریط در تمام امور و به‌ویژه در مسائل تربیتی و مذهبی، نکوهیده و ناپسند است و آسیب‌ها و زیان‌هایی چشمگیر و گاه جبران‌ناپذیر درپی دارد؛ از این روی باید در مسائل فردی و اجتماعی، میانه‌روی و اعتدال پیشه کرد.
جلسۀ هشتم
انسان موفق، کسی است که اعتدال را جایگزین افراط و تفریط در عملکرد خویش کند. افراط و تفریط در جهل ریشه دارند و بنابراین، برای رهایی‌یافتن از آن‌ها باید جهلمان را به علم تبدیل کنیم.
جلسۀ نهم
عملی ماندگار است که دارای اجر باشد و با خدا، حجت او و آخرت پیوند یابد. خداوند متعال، محبوب است و اعتقاد به وجودش در بهترین حالت باید براساس دوست‌داشتن او شکل گیرد.
جلسۀ دهم
عملکرد مجاهدانه عبارت است از انجام‌دادن هر کاری با هدف کسب رضایت الهی. شجاع واقعی، کسی است که تفکر شجاعانه داشته باشد و عاقل واقعی، شخصی که بد را از بدتر تمایز بخشد.
جلسۀ یازدهم
انسان برخوردار از عزت‌نفس، خود را ارزشمند می‌داند و در انجام‌دادن هر کاری رضایت الهی را درنظر دارد. ما شیعیان باید هم در حاجت‌خواستن از دیگران و هم در برآوردن حاجت‌های آنان عزت‌نفس داشته باشیم.
جلسۀ دوازدهم
لازمۀ تحقق‌یافتن ایمان، معرفت قلبی (عقلی)، اقرار زبانی و عمل به ارکان است. این فرایند از دوران بلوغ انسان شروع می‌شود و درصورت ارتکاب گناه، فرد از آن خارج خواهد شد.
جلسۀ سیزدهم
ایمان، مراتب و درجات گوناگون دارد و افراد مؤمن‌تر باید با انسان‌های دارای ایمان ضعیف‌تر مدارا کنند. عبادت‌کنندگان به درگاه الهی براساس دلیل و انگیزۀ آنان از عبادت‌کردن بر سه دسته تقسیم می‌شوند: تاجران، بندگان و آزادگان.
جلسۀ چهاردهم
اگر کسی از ما کینه به دل گرفت، باید علت را در گفتار و رفتار نادرست خودمان جست‌وجو کنیم و سپس ازطریق زدودن زنگار کینه از قلب و اَفعال خویش، کاری کنیم که کینۀ ما از قلب او بیرون برود.
جلسۀ پانزدهم
مِراء با دیگران برسر مسائل دینی، نشانۀ جهل انسان است و هرگز موجب هدایت آن‌ها به مسیر صحیح نمی‌شود؛ از این روی، بهتر است به‌جای آن از استدلال‌های محکم و درست برای متقاعدکردن مخاطب بهره گیریم.
جلسۀ شانزدهم
برای ازبین‌بردن رذایل در وجودمان باید نفس را ریاضت دهیم. یکی از مهم‌ترین رذایل اخلاقی، حسد است که مستقیماً به ایمان شخص آسیب می‌زند؛ برعکس غبطه که از فضایل اخلاقی به‌شمار می‌آید.
جلسۀ هفدهم
بهترین مرجع برای ارزش‌گذاری ما انسان‌ها خداوند متعال است. شجاع واقعی، کسی است که مسئولیت‌پذیر باشد و پای اشتباهاتش بایستد.
جلسۀ هجدهم
برمبنای نصّ قرآن و نیز تصریح صورت‌گرفته در احادیث و روایات، شناخت خدا و رسول، و اطاعت از اوامر و پرهیز از نواهی آنان بر ما شیعیان واجب است. در این مسیر، هیچ‌گونه بدل و جایگزینی را نمی‌توانیم برای آنان بیابیم.
جلسۀ نوزدهم
ازمنظر خدا و حجج الهی، بهترین اعمال و حرکات، آن‌هایی هستند که به‌رغم کم و کوچک‌بودنشان، درگذر زمان، تداوم داشته باشند؛ اما در مسیر زندگی، برخی عوامل، مانع تحقق‌یافتن این تداوم می‌شوند.
جلسۀ بیستم
مبادرت، ملازم و مرتبط با مداومت است. فرایند مداومت در حیطه‌های گوناگون نمود می‌یابد و ازطریق عادت‌کردن به اخلاق و کارهای خوب می‌توان در آن‌ها مداومت یافت.
جلسۀ بیست و یکم
برای جلوگیری از بروز مشکلات نباید بیش‌ازحد به دیگران متکی بود. طردشدن فرد دچار مشکلات اعتقادی ازجانب نزدیکانش مساوی است با گرایش او به افراد ناسالم و درنتیجه، سقوط معنویِ این شخص.
جلسۀ بیست و دوم
کسی که خدا را تعظیم کند، مخلوقات را تصغیر خواهد کرد؛ اما این تصغیر نباید مصداق تحقیر یا تعییر باشد. بزرگ‌‌داشتن والدین از معانی و لوازم تعظیم الهی است.
جلسۀ بیست و سوم
حلم و تأنی، نتیجۀ برخورداری از علو همت و پرداختن به معالی الأُمور است. در آموزه‌های دینی از ما خواسته شده در کار خود، بهترین باشیم و وقتمان را هدر ندهیم.
جلسۀ بیست و چهارم
برای تصمیم‌گیری در امور مهم زندگی باید با دیگران مشورت کرد. مشورت، اصول و آداب خاصی دارد و مهم‌ترین معیار موردنظر در آن، عقل و علم طرف مقابل است.
جلسۀ بیست و پنجم
فضایل اخلاقیِ تکلفی در مقایسه با فضایل اخلاقیِ طبعی، ارزشمندترند. ازطریق قرارگرفتن در محیط‌های مثبت و تلاش برای تحقق‌بخشیدن اوصاف این فضایل در وجود خود می‌توان به آن‌ها دست یافت.
جلسۀ بیست و ششم
ازطریق تمرین و تکلف می‌توان به فضایل اخلاقی‌ای همچون حلم دست یافت. دوران بلوغ روانی، بهترین فرصت برای کسب اختیاریِ اخلاق مثبت است.
جلسۀ بیست و هفتم
مؤمن، کسی است که رضایت خدا و حجت او را در تمام امور زندگی‌اش درنظر داشته باشد. در این جهان، توسط عقل و قلب می‌توان خدا را دید و عالی‌ترین معرفتی که می‌توانیم به‌دست آوریم، شناخت خداست.
جلسۀ بیست و هشتم
یقین، محصول رؤیت است و برای یقین‌یافتن به خدا و پرستش او باید بتوانیم وجود مقدسش را توسط دین ببینیم. شرک درنتیجۀ آسیب‌دیدن رؤیت خدا اتفاق می‌افتد.
جلسۀ بیست و نهم
کسب علم، موجب افزایش ظرفیت علم‌پذیری در وجود انسان می‌شود و برای دستیابی به این هدف باید در علم‌آموزی مداومت داشت. علم اختیاری، رشد و ارتقای انسان را درپی دارد.
جلسۀ سی ام
در نظام اجتماع انسانی، مودت یا خصومت افرادی که در سطوح بالاتر قرار دارند، بر افراد واقع در سطوح پایین‌تر اثر می‌گذارد. این مودت را از یک منظر می‌توان به‌معنی مدیریت‌کردن اختلاف‌ها به‌شکل صحیح دانست.
جلسۀ سی و یکم
نیازهای مردمان به ما نعمت‌های الهی برایمان هستند و بنابراین باید در برآوردنشان استقامت داشته باشیم. کوچک‌شمردن نیکی‌های خویش و بزرگ‌دانستن نیکی‌های دیگران از مهم‌ترین نشانه‌های رشد عقل است.
جلسۀ سی و دوم
مسلمانان را ازمنظر اعتقادی بر سه دسته می‌توان تقسیم کرد: عالِمان ربانی، متعلِّمان بر سبیل نجات و پشه‌های رقصان. دستۀ دوم به‌سبب پیروی از عالمان ربانی و داشتن شاقول اعتقادیِ استوار، درنهایت، فرجامی نیک خواهند داشت.
جلسۀ سی و سوم
در تعامل با افراد مختلف، گاه قساوت و گاه رقّت قلب ضرورت می‌یابد. انسان‌ها در برهه‌هایی خاص از زندگی‌شان به‌لحاظ روانی و سپس اجتماعی پوست می‌اندازند و تغییر می‌کنند تا درنهایت، به ثبات شخصیتی دست یابند.
جلسۀ سی و چهارم
جوانمردی (مروت) به‌معنای باشرف‌بودن است و انسان جوانمرد (باشرف)، موردلطف و توجه خاص خداوند متعال قرار دارد. وصف جوانمردی دارای مصداق‌های متعدد و گوناگون است.
جلسۀ سی و پنجم
در حال حاضر، محتوای این جلسه در دسترس نیست؛ اما شما مخاطبان گرامی می‌توانید از محتوای کامل دیگر جلسات درقالب خلاصۀ مباحث، ویدئو و فایل صوتی بهره‌مند شوید و در آن‌ها موضوعات متنوعی را مطالعه و ملاحظه فرمایید.
جلسۀ سی و ششم
امور گوناگون زندگی انسان‌ها را بر دو دستۀ «ما یَعنی» و «ما لایَعنی» می‌توان تقسیم کرد. برزبان‌آوردن سخنان پوچ و بی‌ارزش، آسیب‌ها و زیان‌هایی چشمگیر را هم برای خود شخص و هم برای افراد مرتبط با وی درپی دارد.
جلسۀ سی و هفتم
ایمان و باورداشتن به وجود و قدرت خداوند متعال باعث می‌شود از هیچ چیزی نترسیم. برای تصمیم‌گیری در امور و موقعیت‌های گوناگون زندگی، هرگز نباید با افراد ترسو مشورت کرد.
جلسۀ سی و هشتم
برای حل‌کردن مشکلاتمان باید ابتدا از نیروی عقل خود استفاده کنیم و سپس درصورت نیافتن راهکار صحیح، از مشاور کمک بگیریم. راهنمایی‌خواستن از مشاوران متعدد، حاصلی جز تحیر و سردرگمی ندارد و زندگی مشاورمحور مانند درس‌خواندن با استفاده از حل‌المسائل است.
جلسۀ سی و نهم
جامعۀ انسانی، فضایی متنوع و متکثر به‌لحاظ فکری، دینی و اعتقادی است. درصورت پذیرش این تکثر، قادر به زندگی‌کردن درکنار دیگران خواهیم بود؛ مشروط بر اینکه آنان به عقاید ما آسیب نزنند. برای کشف حقیقت، دستیابی به مبنای آن کفایت می‌کند.
جلسۀ چهلم
سالروز ولادت باسعادت امیرالمؤمنین- علیه السّلام- بهترین فرصت است برای آنکه با ایشان پیمانی محکم و استوار ببندیم تا شیعیانی راستین و باورمند برایشان باشیم و آن حضرت نیز ما را مشمول نظر لطف و عنایت خویش قرار دهند.
جلسۀ چهل و یکم
وفات و معاد، دو رویداد مهم در ادامۀ فرایند خلقت ما انسان‌ها هستند و بنابراین، تا وقتی در این جهان زندگی می‌کنیم، باید همواره به‌فکر مرگ خویش باشیم. ذکر مرگ به‌معنای اندیشیدن به اصل این موضوع است که دستاوردهایی ارزشمند برای ما دارد.
جلسۀ چهل و دوم
درصورت ابتلا به سختی‌ها می‌توان ازطریق صدقه‌دادن بر مشکلات فائق آمد. صدقه در معنای عام آن به هرگونه عملکرد شایسته به‌ویژه درقبال اعضای خانواده اطلاق می‌شود. دیگر معنای صدقه در اسلام، چشم‌پوشی از بدی‌های دیگران و بزرگ‌شمردن خوبی‌هایشان است.
جلسۀ چهل و سوم
انسان عاقل مؤمن، حازم است. برخی از مهم‌ترین آموزه‌های نهج البلاغه عبارت‌اند از: ضرورت اولویت‌بندی امور و تعیین حوزۀ استحفاظی خود، پیروی از عالم ربانی، مردم‌داری و شرافت.
جلسۀ چهل و چهارم
بهترین راهکار در مواجهه با مشکلات، افزایش‌دادن مقاومت و تاب‌آوری، و تلاش برای مدیریت و حل مسئله است. آه‌وناله، شکایت و درددل‌کردن با دیگران به حل مشکل هیچ کمکی نمی‌کند.
جلسۀ چهل و پنجم
در اندیشۀ امیر مؤمنان- علیه السّلام- انسان مطلوب، ویژگی‌های اعتقادی، تربیتی، فکری و شخصیتیِ خاصی دارد که توسط آن‌ها از دیگران متمایز می‌شود.
جلسۀ چهل و ششم
سائل، حاکم، مُحاسِب و رزاق‌بودن خدا با کثرت مخلوقاتش و قادرنبودن آنان به دیدن پروردگار منافاتی ندارد. درصورت استحکام مبانی اعتقادیِ فرد، عملکرد نادرست وی قابل اصلاح خواهد بود.
جلسۀ چهل و هفتم
انسان مؤمن عاقل، کسی است که برای بهبود معاش و معاد خویش و کسب لذت‌های حلال بکوشد. لذت، جزوی از زندگی انسان است و زمانی ارزش دارد که درخدمت معاش و معاد قرار گیرد.
جلسۀ چهل و هشتم
درحوزۀ روابط اجتماعی باید از نزدیک‌شدن به جایگاه‌های ایجادکنندۀ تهمت و سوءظن دیگران دربارۀ خودمان برحذر باشیم و از همنشینی و معاشرت با افراد غیرموجه بپرهیزیم. اعضای خانواده و به‌ویژه زوجین باید اهل توجیه درخصوص رفتارهای یکدیگر باشند.
جلسۀ چهل و نهم
کار خیر باید برمبنای عقل، شعور و دقت انجام شود تا بهترین نتیجه را داشته باشد. برای انجام‌دادن کار خیر باید همواره پیشقدم و حریص باشیم و اعضای خانوادۀ خود را بر دیگران اولویت دهیم.
جلسۀ پنجاه
هرقدر بیشتر بکوشیم، لطف و یاری الهی، بیشتر شامل حالمان خواهد شد. لازمۀ دستیابی به طاعت خداوند متعال، جِدوجهد است.
جلسۀ پنجاه و یکم
ثناگفتن درخصوص دیگران باید متناسب با استحقاق آنان و دارای حدومرز مشخص باشد تا تملق‌گویی قلمداد نشود. از آن سوی، کوتاهی در ثنای افراد شایسته، ناشی از فرومایگی و حسادت است. تملق‌گویی صرفاً در کانون خانواده جایز است و خارج از آن، آسیب‌هایی را درپی دارد.
جلسۀ پنجاه و دوم
ما انسان‌ها باید در تمام حوزه‌های زندگی خویش و ازجمله در امور مذهبی‌مان قادر به تمایزبخشیدن امور اهمّ و مهم از یکدیگر باشیم و واجبات را بر مستحبات اولویت دهیم. عقل و وحی، بهترین منابعی هستند که در این زمینه به ما کمک می‌‌کنند.
جلسۀ پنجاه و سوم
لجاجت از جهل برمی‌آید و دارای تبعات فراوان در زندگی انسان است. برای ازبین‌بردن این رذیلت باید تواضع و سپس انعطاف‌پذیری در وجود شخص ایجاد و تقویت شود تا جهل وی به علم تبدیل شود. وجدان و دین می‌توانند انسان را از شر لجاجت و عواقب آن نجات دهند.
جلسۀ پنجاه و چهارم
زبانبانی عبارت است از مدیریت‌کردن زبان خویش براساس حکم عقل؛ بدین صورت که از سویی درخصوص آنچه نمی‌دانیم، سکوت (صموت) کنیم و از سوی دیگر، تمام دانسته‌هایمان را نیز بر زبان نیاوریم؛ مگر زمانی‌که با ما مشورت شود.
جلسۀ پنجاه و پنجم
زندگی ما در این جهان، مجموعه‌ای از سختی‌ها و راحتی‌هاست و باوجود تمام مشکلات باید در این مسیر پیش برویم. بهترین راهکار برای ادامه‌دادن زندگی، اِغضا، یعنی درنظرداشتن مشکلات و درعین حال، پرهیز از تمرکز بیش‌ازحد بر آن‌ها و درعوض، توجه به نقاط مثبت است.
جلسۀ پنجاه و ششم
ملامت و توجیه، دو رفتار مقابل یکدیگرند که هریک از آن‌ها جایگاه و ضرورت خاص خود را دارند. افراط در ملامت دیگران، تبعاتی چشمگیر و گاه جبران‌ناپذیر را برای دو طرف خواهد داشت.
جلسۀ پنجاه و هفتم
سکوت به‌معنی مدیریت‌کردن کلام و زبان خویش است و در میزان قوّت عقل ریشه دارد. شاقول این مدیریت، رضایت خداست و هرقدر کمتر سخن بگوییم، فرصت بیشتری برای اندیشیدن خواهیم داشت.
جلسۀ پنجاه و هشتم
معنای دقیق صدق و کذب، راست‌بودن و دروغ‌بودن است و نگرش دینی به این دو مقوله، موجب سعادت و رستگاریِ انسان در دنیا و آخرت می‌شود.
جلسۀ پنجاه و نهم
در این جهان باید از دل‌بستن به امور فانی برحذر باشیم و ازطریق باورمندی به خدا و معاد، در کسب فضایل اخلاقی بکوشیم. درصورت پیوندزدن امور دنیاییِ خویش با پروردگارمان قادر خواهیم بود آن‌ها را به صفت بقا بیاراییم.
جلسۀ شصت
در زندگی همۀ ما انسان‌ها امور تلخ و شیرین گوناگون روی می‌دهند. خوشی‌ها و ناخوشی‌ها ناپایدارند و باید دربرابر هرکدامشان عملکردی مشخص و متناسب با آن داشته باشیم.
جلسۀ شصت و یکم
همۀ ما انسان‌ها ممکن‌الخطا هستیم و باید توجه به عیب‌های خودمان را بر پرداختن به عیوب دیگران تقدم بخشیم. درصورت نپذیرفتن عیب‌های خود و دیگران، دچار انزوای اجتماعی خواهیم شد و قادر به ادامه‌دادن سلوک در مسیر دین نخواهیم بود.
جلسۀ شصت و دوم
انسان مؤمن باید در کسب حکمت بکوشد و آن را در مسیر مصلحت و به‌منظور دستیابی به رشد و تعالی به‌کار گیرد. در عصر ظهور امام زمان، علم در معنای واقعی آن نمود خواهد یافت.
جلسۀ شصت و سوم
درحوزۀ آموزه‌های دینی، علاوه‌بر کسب اطلاعات جدید باید به تدبر و تذکر در آنچه فراگرفته‌ایم، اهتمام ورزیم تا هم خود به رشد و تعالی دست یابیم و هم تکیه‌گاهی استوار برای حجت‌الله در جامعۀ شیعیان باشیم.
جلسۀ شصت و چهارم
نامۀ 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی- علیه السّلام- و به‌قولی محمد حنفیه نگاشته شده و دارای آموزه‌های کاربردی و ارزشمند برای همگان است.
جلسۀ شصت و پنجم
تقوای الهی یعنی پرواداشتن از خدا با هدف کسب رضایت او. تقوا بر دو نوع عام و خاص تقسیم می‌شود و انسان متقی کسی است که در هردو سطح، تقوا داشته باشد. براساس میزان تقوای فرد می‌توان شیعه‌بودنش را ارزیابی کرد.
جلسۀ شصت و ششم
ما انسان‌ها باید ازطریق زنده‌کردن قلب‌هایمان در مدیریت‌کردن آن‌ها بکوشیم تا دچار سُقم نشوند. بدین منظور می‌توانیم از موعظه‌ها و به‌ویژه شکل عینیِ آن‌ها بهره گیریم.
جلسۀ شصت و هفتم
با استفاده از راهکارهایی کلیدی می‌توانیم اوصاف زنده، روشن، آرام، برقرار و آماده‌بودن را در قلب خویش ایجاد و تقویت کنیم تا از این رهگذر، قادر به طی‌کردن مسیر زندگی به‌نحو احسن باشیم و به سعادت و رستگاری دست یابیم.
جلسۀ شصت و هشتم
درپی مرور تاریخ پیشینیان می‌توانیم از تجارب زیستۀ آنان درجهت خوب‌‌بودن و نیک‌زیستن در این جهان بهره گیریم و با عملکرد شایستۀ خویش کوله‌باری گران را برای سفر به سرای باقی بربندیم.
جلسۀ شصت و نهم
درپی ژرف‌نگری در اخبار و اعمال گذشتگان می‌توانیم از آن‌ها عبرت بگیریم و در مسیر زندگی‌مان عملکرد صحیح داشته باشیم. عبرت‌گیری، سازوکاری مبتنی‌بر اشتراکات انسان‌ها در دوره‌های مختلف و دارای مراحل گوناگون است.
جلسۀ هفتادم
انسان، موجودی عاقل، مختار و مکلف است و باید بتواند ازمیان امور گوناگون، خیر را برگزیند؛ همچنین شناخت حدومرزها و درنظرداشتن حوزۀ استحفاظیِ خویش از ضروریات انکارناپذیر برای زندگی در این جهان به‌شمار می‌آید.
جلسهٔ هفتاد و یکم
شجاعت، حدومرزی مشخص دارد که درصورت عبور از آن، عمل ما مصداق بارز تهور خواهد بود. لازمۀ اقدام‌کردن به هر کار، آگاهی کامل از جوانب گوناگون آن و درعین حال، پرهیز از ترس و احتیاط بیش‌ازحد است.
جلسهٔ هفتاد و دوم
احتیاط‌ورزی در مسیر زندگی باید مبتنی‌بر عقل و دین باشد و مشخصاً درخصوص رفتارهایی صورت گیرد که درست یا نادرست‌بودنشان واضح نیست. ازمنظر دین، احتیاط در برخی امور، واجب است و برعکس، در برخی دیگر، چندان ضرورتی ندارد.
جلسهٔ هفتاد و سوم
امر به معروف یعنی تلاش برای رساندن مخاطب به راستی و درستی؛ درمقابل، نهی از منکر عبارت است از کوشش برای منع طرف مقابل از ناراستی، رذالت و اعوجاج. مصادیق معروف و منکر را براساس عقل و دین می‌توان تشخیص داد.
جلسهٔ هفتاد و چهارم
معروف و منکر، سطوح مختلفی دارند و در پرداختن به آن‌ها باید اولویت‌هایشان را درنظر داشته باشیم. هرکدام از این دو مقوله بر انواع اعتقادی، اخلاقی و احکامی تقسیم می‌شود و حجت‌الله بالاترین معروفی است که باید دیگران را به اعتقادداشتن به وجودش امر کرد.