در جامعۀ امروزی، مجموعۀ مباحث اعتقادی، دینی و معرفتی، یکدست نیست و سلیقهها، فرقهها، گروهها، نگرشها و مبانی فکری متعدد و متنوعی وجود دارند. برای مواجهه با این تکثر و سپس انتخاب مسیر درست میتوانیم از روش تکثرگرایی بهره گیریم؛ بدان معنا که این گوناگونی را بپذیریم و اقتضای جامعۀ انسانی بدانیم و به این باور برسیم که تمام افکار و اعمال یک نفر، صد درصد درست یا مطلقاً نادرست نیست؛ بنابراین، بهتر است از هر فرد یا گروه، بهترین مسائل دینی و اعتقادی آنان را بگیریم و از دیگر باورها و تفکراتشان صرفنظر کنیم. با اتخاذ چنین رویکردی میتوانیم در جامعه، درکنار افراد دچار مشکلات و تفاوتهای دینی و اعتقادی زندگی کنیم؛ بدون اینکه اجازه بدهیم آنان به باورهای دینیمان آسیب بزنند. هرچند گنجینۀ شعر و ادبیات فارسی ما بسیار غنی و ارزشمند است، به هیچ وجه نباید مبانی دینی و اعتقادی خود را از آن برگیریم؛ مگر در مواردی که با تفکرات دینی و مذهبی، همسو و یکدست باشند. برای یافتن حقیقت، نیازی نیست تمام ادیان، مذاهب، مکتبها و تفکرها را بشناسیم و دربارۀ آنها مطالعه کنیم؛ بلکه روش کشف حقیقت، مبنایی دارد که مشخصاً عبارت از قواعد و انضباط دستیابی به حقیقت است و یافتن این مبنا کفایت میکند.
00:00
00:00