انسانها براساس نوع واکنشهایی که دربرابر رفتارها و عملکردهای دیگران نشان میدهند، بر دو دستۀ قَسی (دارای قساوت قلب) و رقیق (دارای رقّت قلب) تقسیم میشوند. ازمنظر دین، قساوت همیشه بد نیست و از آن سوی، رقّت نابجا نیز موجب بروز برخی آسیبهای تربیتی و شخصیتی میشود؛ بنابراین باید بتوانیم تشخیص بدهیم که در هر موقعیت، از کدام سازوکار بهره گیریم. یکی از مهمترین ویژگیهای عالِم شفیق، قساوت و صراحتداشتن با متعلِّمان خویش در مواقع ضروری است تا از این رهگذر، مانع بروز مشکلات و آسیبها برای آنان شود. شاخصترین ویژگی افرادی که در قصار مولای متقیان- علیه السّلام- به پشههای سرگردان تشبیه شدهاند، این است که تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و به هر سمتوسویی میروند. متعلمانی که شاقول اعتقادیِ محکمی دارند، حتی اگر نمرۀ عملکردشان متوسط باشد و گاه خطاهایی از آنان سر بزند، صد بار شرف دارند بر افراد بلاتکلیفی که بهسبب پیروینکردنشان از عالم ربانی (حجتالله)، هرکسی میتواند آنها را به مسیر موردنظر خودش بکشاند.
یکی از اتفاقهای قابل توجه در زندگی انسانها پوستانداختن و به بیان روشنتر، عوضشدنشان (در معنای مثبت یا منفی آن) است که درنهایت، به ثبات شخصیتیِ آنها میانجامد. پوستاندازی در دوران بلوغ روانی اتفاق میافتد و مهمترین علت آن، فکر انسان است. بلوغ روانی، نشانههایی دارد که یکی از مهمترینشان پذیرفتن مسئولیت تصمیمهای خویش و پابرجاماندن بر آنهاست. در این دوران، عقل ترشح میکند و بنابراین، ارتکاب برخی اشتباهات ازسوی فرد، کاملاً طبیعی است. بعداز بلوغ روانی، بلوغ اجتماعی صورت میگیرد و انسان، قادر به مدیریتکردن بحرانها و مسئولیتپذیری اتفاقهای جمع خواهد بود. شخص برخوردار از بلوغ اجتماعی، شجاع بهمعنای مسئولیتپذیر است و برای جبرانکردن اشتباهاتش تلاش میکند.
بهترین کار این است که سعی کنیم خودمان بهویژه درحوزۀ عقاید پوست بیندازیم و تغییرات مثبت داشته باشیم؛ وگرنه جامعه با دشواریهای فراوان، این مرحله را درخصوص ما تحقق خواهد بخشید. امروزه، آسیبی که میتوان آن را بحران هَمَج نامید، افراد فاقد شاقولهای اعتقادیِ استوار را تهدید میکند و هر روز، آنان را به یک مسیر تازه میکشانَد. برای رهایییافتن از این معضل باید عالم ربانی (حجتالله) را وارد زندگیمان کنیم تا بهکمک او به مبانی اعتقادیِ خللناپذیر دست یابیم.