تقوای الهی، مفهومی کلی و دارای معانی و مصادیق متعدد است. واژۀ «تقوا» در لغت بهمعنای حفاظت و حراست است و بار معناییِ خنثی دارد؛ زیرا میتوانیم آن را به خداوند متعال، شیطان، مردم، خودمان، اعضای خانواده و... متصل و منتسَب کنیم. در تعریفی مختصر و مفید میتوان گفت تقوای الهی عبارت است از خداپروایی و به بیان روشنتر، پرهیزکردن از برخی مسائل برای کسب رضایت پروردگار یکتا. این عمل بهقدری سازنده و ارزشمند است که در قرآن کریم تصریح شده هرکسی تقوا پیشه کند، در زندگیاش بنبستی نخواهد داشت و خدا از جایی که آن شخص نمیداند، به او رزق میدهد. تقوا بر دو بخش تقسیم میشود: یکی تقوای عام که مجموعهای از امور حلال و حرام را شامل میشود؛ دیگری تقوای خاص که درخصوص افراد گوناگون بهازای شناختی که دربارۀ هریک از آنان بهدست میآوریم، معنا مییابد. انسان متقی کسی است که در هردو سطح عام و خاص، دارای تقوا باشد. تقوای عام، ناظر به خود فرد است و تقوای خاص، ناظر به نقش او در جامعه (مانند همسر، پدر یا مادر، شهروند، حاکم جامعه، پزشک، مهندس و روحانی)؛ بر این اساس میتوان گفت تقوای الهی یعنی شناختن و بهجایآوردن وظایف خویش درچهارچوب رضایت الهی. گاه شیطان ما را در تقوای عام متوقف میکند تا به تقوای خاص نرسیم. درصورت بروز ضعف در تقوای عام، خودِ فرد آسیب میبیند؛ ولی درصورت ایجاد اختلال در تقوای خاص، آسیب ازنوع جمعی خواهد بود. معیار شیعهبودنِ ما میزان تقوایمان است؛ بدان معنا که هرقدر باتقواتر باشیم، شیعهتریم و بالعکس.
ویدیو جلسۀ شصت و پنجم
صوت جلسه
فایل های مرتبط
# | عنوان | دریافت |
1 | متن احادیث | دریافت فایل |