رویدادهای مهم زندگی را بر دو دسته میتوان تقسیم کرد: نخست، آنهایی که برای برگزارکردنشان باید صبر کنیم تا زمان مناسب فرارسد و نیازی نیست از مدتها قبل بهفکر تدارکدیدن تمهیدات لازم بدین منظور باشیم؛ مانند رفتن فرزندانمان به مدرسه در آغاز فصل پاییز یا برگزاری مراسم سالگرد ازدواج؛ دوم، رویدادهایی که همواره باید به آنها بیندیشیم و اقدامات ضروری درخصوص آنها را به زمان نزدیک به وقوعشان موکول نکنیم؛ مانند زیستن بر قرار و مدار رضایت خداوند متعال که هرگز ازنوع زمانمحور نیست و در تمام اوقات و ساحات زندگیمان باید اقدامات لازم برای تحققبخشیدن آن را انجام دهیم. ماجرای زندگیکردن با حالوهوای مهدوی نیز اینگونه است و نباید آن را یک حادثۀ تاریخیِ محدود به روزهای نزدیک به نیمۀ شعبان بهشمار آوریم. این شیوۀ زندگی و پرداختن به موضوع مهدویت باید تمام ساحات، حالات و آنات حیات ما شیعیان را دربر گیرد و فکر و دغدغۀ همیشگیمان باشد. حیات مهدوی باید برای ما همچون نفسکشیدن و بهتعبیری تنفیس الکُروب و تنفیس الهُموم باشد تا هرگز از آن خسته و دلزده نشویم. ما برای انجامدادن برخی امور به تمرینکردن نیاز داریم؛ درست مانند نوزادی که در بدو تولد، با کمک پرستار، نحوۀ صحیح شیرخوردن را یاد میگیرد یا مدتی بعد، با یاری والدینش راهرفتن را میآموزد تا در تمام زندگیاش از این مهارت استفاده کند. به همین صورت، نمازخواندن را نیز میتوان طی روندی تدریجی ازطریق تمرین و تکرار به کودک آموخت. یکی از مسائل بسیار ضروریای که کودکان شیعه باید فراگیرند، چگونگی زندگیکردن با تفکر مهدوی و امام عصر- سلام الله علیه- است که در عمق روح و جانشان نهاده شده و ازطریق آموزشدهیِ صحیح و تمرین، تکرار و تَذکار مداوم فعلیت مییابد. از آن سوی، موجودی بهنام ابلیس برای غافل و دورکردن مردم از صاحبالزمان- أَرواحُنا فِداه- جدّوجهد بلیغ میورزد و از هیچ تلاشی مضایقه نمیکند؛ بنابراین باید همواره در زیارات و دعاهایمان مستأصلشدن او و عوامل و اعوانش را از خدا بخواهیم و برای خنثیکردن تقشههایش، در تمرین و تکرار حیات مهدویتمحور بکوشیم. یکی از مهمترین روشهای ممارست و فراگیری زندگی با اندیشۀ مهدوی، مشاهده، تحلیل و بررسی تجربیات دیگران در این حوزه و بهرهگیری از شکل بهروزرسانیشدۀ بهترین موارد ازمیان آنهاست. تجربهنگاری زندگی مهدوی، چیزی بسیار فراتر از خوانش تاریخ و قصص مردم امروز دربارۀ این مسئله است و باید عملاً به زندگی ما شیعیان راه یابد. در این عرصه، حفظ تجارب اهمیت فراوان دارد و بالاترین تجربه آن است که انسان را وعظ کند و پیش ببرد.