نبی مکرّم اسلام- صلّی الله علیه و آله و سلم- در حدیثی گرانقدر فرمودهاند: «حُفَّت الجَنَّةُ بِالمَکارِهِ وَ حُفَّت النّارُ بِالشَّهَواتِ»؛ یعنی: «بهشت احاطه شده است با مکاره (ناراحتیها) و آتش [جهنم] احاطه شده است با شهوتها (خواستنیها)» (محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحار الأنوار، جلد 68، صفحۀ 72). در حدیثی دیگر، امیر مؤمنان- علیه السلام- فرمودهاند: «وَ اعلَموا أَنَّهُ ما مِن طاعَةِ اللهِ شَیءٌ إِلّا یَأتی فی کُرهٍ وَ ما مِن مَعصیَةِ اللهِ شَیءٌ إِلّا یَأتی فی شَهوَةٍ»؛ یعنی: «و بدانید که همانا نیست از طاعت خدا چیزی؛ مگر آنکه میآید در ناخوشایندی (سختی) و نیست از معصیت خدا چیزی؛ مگر آنکه میآید در شهوت» (نهج البلاغه، خطبۀ 176).
براساس مُفاد این دو حدیث ارزشمند درمییابیم که ازمنظر معصومان- علیهم السلام- رسیدن به آرامش ابدی، میسر نخواهد بود؛ جز با عبور از سختیها. از آن سوی، پرداختن به شهوات و خواستنیها عاقبتی جز گرفتارشدن در آتش دوزخ ندارد. با توجه به آنچه گفتیم، در نظام تربیتی، رسیدن به موفقیت و سعادت، کاری دشوار و مستلزم تحملکردن سختیهاست.
یكی از ویژگیهای مهم و ضروری برای هردو جنس زن و مرد، محبتکردن به اعضای خانواده است. حال، این سؤال مطرح میشود که محبتکردن به دیگران و ازجمله به اعضای خانواده، چه مراتب و مراحلی دارد. در پاسخ به این سؤال، گامهایی بدین شرح را میتوان برشمرد:
نخست، اهمیت و جایگاه محبت و خیررسانی به دیگران؛ بدان معنا که اصل محبتکردن به انسانهای دیگر و گرهگشایی از زندگی آنان ارزش محسوب میشود و بهویژه درحوزۀ تربیت فرزندان باید موردتوجه والدین قرار گیرد. دختر و پسری که در کانون خانواده پرورش مییابند، باید بهگونهای تربیت شوند که از محبتکردن به اطرافیان و بهویژه اعضای خانواده، هیچگونه مضایقهای نداشته باشند.
دوم، محبت ویژه و صادقانه به همسر، پدر و مادر.
سوم، محبت به فرزندان، خواهر، برادر، عمو، عمه و... که حلقههای ارتباطیِ دورتر محسوب میشوند. در این حوزه، بهطور کلی، خیررساندن به هر شخص و موجودی، حتی حیوانات در این جهان، ستوده و موردتأیید خداوند متعال است.
راههای عملی رسیدن به این هدف، یعنی تربیت فرزندان با رویکرد ایجاد و تقویت ویژگی خیررسانی در تفکر و شخصیت آنان بدین شرحاند:
الف) تلقین کلامی: در این حوزه، والدین باید در بیان جملههایی از این دست، بسیار حساس و دقیق باشند و بدانند که با استفاده از هرکدام از این جملهها و نظایر آنها چه تفکری را در ذهن فرزندانشان نهادینه میکنند: «خیر برسانی، خیر میبینی»؛ «دست ما نمک ندارد»؛ «برای این مردم نباید کاری کرد». بهخاطر داشته باشیم که وقتی در حضور فرزندمان از کسی یا چیزی گله میکنیم، نخستین آسیب ناشی از این گلهها به فرزند ما خواهد رسید.
ب) الگوی عینی: پدر و مادر باید پیش چشم فرزندشان به دیگران خیررسانی و محبت کنند؛ مثلاً وقتی در خیابان، فردی را میبینند که روی ویلچر نشسته است و به کمک نیاز دارد، بدون هیچ درنگ و تردیدی به یاری او بشتابند.
صوت جلسه
فایل های مرتبط
# | عنوان | دریافت |
1 | خلاصه مردان مرد، زنان زن جلسه چهارم | دریافت فایل |