همانگونه که در جلسۀ قبل گفتیم، تا وقتی ارتباط بهشکل مؤثر ایجاد نشود، پیام ما قربانی فیلترهای طرف مقابلمان میشود و نهتنها بهدرستی انتقال نمییابد؛ بلکه خود ما هم ازطرف مخاطبمان فیلتر خواهیم شد. در این حالت، حتی اگر فرد دیگری نیز این پیام را به طرف مقابل ما منتقل کند، او آن را بهدرستی دریافت نخواهد کرد.
پیامها لزوماً به آن شکلی که موردنظر ماست، به ذهن مخاطبمان انتقال نمییابند؛ پس ما باید بهعنوان فرستنده، ابتدا فیلترشناسی، سپس فیلترزدایی و آنگاه فیلترزایی کنیم؛ یعنی نوع نگاه خویش را در ذهن مخاطبمان هم بهوجود آوریم.
ارتباط مؤثر، ارکان مختلف و بعضاً پیچیدهای دارد که باید موردتوجه قرار گیرد. در این فرایند، خواستار ایجاد تغییر در سیستم لیمبیک فرد هستیم.
یکی از مسائل بسیار مهم در ارتباط مؤثر، توصیفکردن بهجای قضاوتکردن است که فواید متعددی بدین شرح دارد:
- بیان احساسات؛
- جلوگیری از توهین؛
- ایجاد احساس درک و شنیدهشدن در مخاطب؛
- هدف قراردادن فعل مخاطب بهجای شخصیت او؛
- آگاهشدن طرف مقابل از نیازها و خواستههای ما.
برای تحققبخشیدن درک متقابل باید هوش هیجانیِ ما زیاد باشد. مهمترین مؤلفههای سازندۀ هوش هیجانی عبارتاند از: حل مسئله، تصمیمگیری، ارتباط مؤثر، خودآگاهی و تواناییِ بروزدادن احساسات خویش. هوش هیجانی یعنی توانایی شناخت، درک و مدیریت صحیح هیجانات و احساسات خود و دیگران.
تکنیکهای قابل استفاده در فرایند ارتباط مؤثر بدین شرحاند:
الف) القاکردن: این تکنیک عبارت از فرایندی ذهنی بهمنظور پذیرفتن، تثبیت و اِعمال اندیشه، رفتار یا احساسات در فرد است؛ به دیگر سخن، القاکردن را میتوان عبارت از کاشتن و تلقینکردن چیزی در ذهن فرد دیگر بهصورت غیرمستقیم دانست. در این فرایند، پیام موردنظرمان را آرامآرام و بدون هیچگونه تحمیل و اجبار، ازطریق ارتباط با بخش ناهوشیار ذهن فرد، به وی انتقال میدهیم. در این روش، فیلترها و سنسورهای شخص، فعال نمیشوند و با هجوم هیجانات مواجه نخواهیم شد.
تغییری که دراثر القا در فرد ایجاد میشود، ازنوع درونی است و بنابراین، پایداریِ بیشتری دارد.
فرایند القا را بر این انواع میتوان تقسیم کرد:
- القای کلامی: اینگونه القا ازطریق سؤالکردن، شعرخواندن و داستانگفتن تحقق مییابد و در آن، خواستۀ خودمان را بهصورتی بیان میکنیم که گویی خواستۀ مخاطبمان است.
- القای غیرکلامی.
- القاکردن به خود: در این حالت، تکرار مطلبی با صدای بلند باعث میشود مفهوم موردنظرمان به ضمیر ناخودآگاه ما انتقال یابد؛ البته باید جملهای کوتاه و یکسان را با صدای بلند، مدتی تکرار کنیم. نوشتن و نیز مراوده با افراد مثبتاندیش از دیگر روشهایی هستند که باعث تثبیت القا میشوند.
ب) گوشکردن فعال؛
ج) شخصیتشناسی؛
د) همدلی؛
ه) ایجاد محبوبیت و مقبولیت؛
و) زبان بدن.
صوت جلسه
فایل های مرتبط
# | عنوان | دریافت |
1 | خلاصه ارتباط مؤثر جلسه پنجم | دریافت فایل |