اساس دین و ایمان و عقاید، و کلید کسب رضایت الهی، شناخت امام مفترضالطاعة و سپس اطاعت از اوست. اطاعت از امام درواقع، پیروی از فرمان خداست و از این رهگذر، تضاد و تداخل میان دو مقولۀ توحید ربوبی و افتراض الطاعة امام حل میشود. همانگونه که پیشتر نیز گفتیم، امام ابتدا ازسوی پروردگار یکتا جعل و پساز آن به مقام امامت و افتراض الطاعة نصب میشود. دایرۀ اطاعت از امام، ازنوع استقلالی و مبتنیبر وجوب اعطاییِ مستقل است که فرضبودن طاعت وی برای مأمومان را ایجاب میکند. امام ازجانب خداوند متعال اجازه دارد در امور ما تدبیر و تصرف کند و اوامر و نواهی او درواقع، اوامر و نواهی الهی هستند. ما شیعیان باید به امام مفترضالطاعة اِئتِمام (تأسی) و اقتدا کنیم و در اتّباع از او بکوشیم و به دیگر سخن، شیعۀ وی در معنای واقعی کلمه باشیم تا به رضایت معبود دست یابیم. سامانۀ نصب و نصّ بهقدری هویداست که کسی نمیتواند ادعا کند از آن آگاهی نداشته است. تمام معنای مولویت (اولویت)، افتراض الطاعة، و جعل و نصب که در خطبۀ غدیر، درخصوص امام علی- علیه السّلام- ذکر شده، سلسلهوار دربارۀ دیگر ائمۀ اطهار- علیهم السّلام- ادامه یافته است و درنهایت به امام زمان- عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف- ختم میشود؛ بنابراین، مخالفان با اصل امامت بهخوبی دریافتهاند که ازطریق انکار ولایت امیر مؤمنان- علیه السّلام- بهعنوان سرسلسلۀ این سامانه میتوانند کل آن را نفی کنند. ما شیعیان، بندگان مطلق امام نیستیم؛ بلکه باید مشخصاً در بخش اِنبایی (شامل سنن رسول خدا- صلّی الله علیه و آله- و تشریع و دین) و نیز ارادۀ خاص امام برای تدبیر امور زندگیمان مطیع و تسلیم او باشیم.
00:00
00:00