تا اینجا بحث دربارۀ امام مفترضالطاعة را مرتبط با خداوند متعال بررسی کردیم. در ادامه، این موضوع را در ارتباط با خودمان بهعنوان مأمومان و پیروان ایشان پی میگیریم و درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که درقبال حجتالله، چه نقش و وظیفهای داریم. نخستین تکلیف ما در مواجهه با امام مفترضالطاعة، تسلیمبودن دربرابرشان است که درزمرۀ صفات قلب (عقل و روح) قرار دارد. حال، افعال ما اگر برآمده از تسلیم باشد، حیثی خاص دارد و در غیر این صورت، دارای حیث دیگری است. ما انسانها به امام مفترضالطاعة اضطرار داریم و این اضطرار را میتوان عبارت از احتیاجی دانست که نه بدلبردار است و نه تأخیر را برمیتابد. اولین گامی که باید پساز معرفتیافتن به وجود پروردگار یکتا بهعنوان ربّ همۀ موجودات این جهان برداریم، باورداشتن به رضا و سخط الهی است که متناسب با عملکرد درست یا نادرست ما محقق میشود و تنها ازطریق وحی یا رسول میتوان به آنها پی برد. رسول یا امام مفترضالطاعة را ازطریق سامانۀ جعل، نصب و نصّ میتوان شناخت و به حجتبودنش یقین یافت؛ بنابراین، اثبات ولیاللهبودنِ امیرالمؤمنین- علیه السّلام- برعهدۀ خداست و ما موظفیم دربرابر آن امام والامقام، تسلیم باشیم. ازمنظر شیعۀ امامیه، پساز درگذشت پیامبر- صلّی الله علیه و آله- قرآن کریم بهتنهایی نمیتواند حجتی برای مسلمانان درخصوص جانشینیِ ایشان باشد و وجود یک قیّم و مبیّن درکنار این کتاب آسمانی ضرورت مییابد. این قیّم و مبیّن، کسی نیست جز امیر مؤمنان- علیه السّلام- که بر تمام قرآن اِشراف دارد؛ بنابراین، امام مفترضالطاعة و حجت بر مردم پساز رسولالله- صلّی الله علیه و آله- است و ما باید سخنانشان دربارۀ قرآن را عین حقیقت بدانیم و دربرابر ایشان تسلیم باشیم. در ادبیات شیعۀ امامیه، ایمان، زمانی تحقق مییابد که با تسلیم همراه باشد و به بیان روشنتر، تسلیم، مقدمه و شرط ایمان است.
00:00
00:00