
- 17 بهمن 1403
- نویسنده: راز نگاه آفتابگردان
صداقت، معیار زیباییِ ماندگار
صدق/ صداقت، یک اَبَرمفهوم اخلاقی- تربیتی است که از مهمترین ملاکهای زیباییِ باطن انسان بهشمار میآید؛ زیرا هم بسیار ارزشمند و هم دارای صفت بقا و ماندگاری است؛ بدان معنا که درگذر زمان، نهتنها ازبین نمیرود؛ بلکه همواره افزایش مییابد و هم خود فرد و هم جامعه از ثمرات آن بهرهمند میشوند.
برای اینکه معنای واقعی صدق را بشناسیم، باید به دو سؤال اساسی پاسخ گوییم:
- در چه چیزهایی باید صدق داشته باشیم؟
- با چه کسانی باید صادق باشیم؟
در این مقاله میکوشیم به چشماندازی روشن دربارۀ این مفهوم دست یابیم.
معنای دقیق صدق و صداقت، راستیورزیدن است که راستگویی یکی از انواع آن بهشمار میآید. از این منظر، خیانت، متضاد صدق است و کسی که صادق نباشد، قطعاً خائن خواهد بود. این خیانت در اخلاق و افعال فرد بهشکل کذب، فسق و نفاق نمود مییابد؛ مثلاً بانویی که نزد فرزندانش از پدر آنان بدگویی میکند، خائن است؛ زیرا با این کار خود به فرزندانش یاد میدهد که درصورت لزوم میتوانند برای پیشبردن کارهایشان آبروی دیگران را بریزند؛ همچنین زن یا شوهری که کاستیهای همسرش را نزد خانوادۀ خود بازگو کند، یقیناً درزمرۀ افراد خائن قرار میگیرد.
صداقت بهویژه در خانواده که نهاد بنیادین برای تربیت افراد است، ضرورتی انکارناپذیر دارد؛ زیرا فرزندانی که دارای والدین صادق هستند، از آنان الگو میگیرند و در تمام زندگیشان، در تعامل و ارتباط با دیگران، افرادی صادق خواهند بود. از آن سوی، خائنبودن افراد و صداقتنداشتن آنان در تربیت نادرستشان ریشه دارد و چنانچه فردی در ارتباط با دیگر افراد جامعه، صداقت نداشته باشد، متهم اصلی این مسئله، والدین او هستند. صداقتنداشتن فرد، موجب بروز مشکلات گوناگون و فراوان فردی و اجتماعی برای او میشود و علاوهبر آن، به دیگر کسانی که با وی در ارتباط هستند، آسیب میزند.
صدق را بر چهار نوع میتوان تقسیم کرد:
الف) صدق قلبی: اینگونه صداقت مشخصاً در عقل و روح انسان نمود مییابد و عالیترین درجۀ صدق و اساس دیگر اقسام آن محسوب میشود. در تعریفی مختصر و مفید میتوان گفت صدق قلبی عبارت است از داشتن نیت خوب در انجامدادن هر کار که معیار ارزشمندیِ آن کار محسوب میشود. این نیت خوب بهقدری ارزش دارد که اگر در قلبمان آرزو کنیم کار خوبی انجام دهیم و توان انجامدادن آن کار را نداشته باشیم، از صداقت قلبی و روحی برخوردار خواهیم بود و از ثمرات این نیت خوب بهرهمند خواهیم شد؛ برعکس، کسی که نیت قلبیِ خوبی در انجامدادن کارهای مختلف نداشته باشد، از صداقت قلبی برخوردار نیست و انسانی خائن محسوب میشود؛ مانند کسی که برای فروختن یک خانه به فرد دیگر، فقط امتیازهای آن خانه را به او میگوید و عیبهایش را از وی پنهان میکند؛ همچنین کسی که برای ازدواجکردن با فردی دیگر، ظاهر خود را خوب نشان میدهد و کاستیهای خویش و معایب اخلاقی و شخصیتیاش را مخفی میکند تا آن فرد به آنها پی نبَرَد. برای گسترشدادن صدق قلبی در جامعه باید در فرایند تربیت فرزندان، این فضیلت را در وجودشان ایجاد و تقویت کنیم؛ بدان معنا که در جایگاه پدر و مادر، از آغاز زندگی فرزندانمان بر این هدف متمرکز شویم که آنان را بهگونهای تربیت کنیم که هیچگونه ناراستی و ناخالصیای در قلب و باطنشان نداشته باشند و برای دستیابی به خواستههایشان به هر کار نادرستی تن ندهند.
ب) صدق در فعل: صداقت قلبی درعین ارزشمندبودن، بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه نمودِ این صداقت باید آشکارا در اَفعال فرد، قابل مشاهده باشد و بر این اساس، وی تمام کارهایش را مبتنیبر صدق انجام دهد. در عملی که آراسته به ویژگی صدق است، این سه مقوله دیده نمیشود: نخست، غَشّ بهمعنای هرگونه تقلب و مخفیکردن واقعیت از دیگران؛ دوم، کذب؛ سوم، منفعت شخصی بدون درنظرگرفتن منفعت دیگران. صداقت در انجامدادن پُستها و مسئولیتهایی که فرد برعهده دارد، از مهمترین مصداقهای صدق در فعل است.
ج) صدق در قول: تمام سخنان ما، خواه آنچه میگوییم و خواه آنچه مینویسیم، باید آراسته به زیور صدق باشند. یکی از راهکارهای مؤثر برای دستیابی به اینگونه صدق، آن است که سعی کنیم کلمهها و جملهها را در معنای دقیق و واقعی آنها بهکار بریم و از هرگونه افراط و مبالغه در سخنانمان بپرهیزیم. صداقت کلامی از آن جهت، ضروری و ارزشمند است که ازرهگذر سخنان ما به تمام جنبههای گوناگون شخصیت و زندگیمان گسترش مییابد و موجب میشود دیگران ما را افرادی صادق و قابل اعتماد بدانند. صداقت قولی بهویژه در بیان احساساتمان به دیگران اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چون باعث میشود قول و فعلمان هماهنگ با یکدیگر باشند و دیگران در ارتباط با ما دچار اشتباه نشوند.
د) صدق در معاملات و تعاملها: برای دستیابی به این مرتبه از صدق باید در تعامل با دیگران، اعماز اعضای خانواده، دوستان، همکاران و بهطور کلی، همۀ کسانی که بهنوعی با آنان سروکار داریم، صداقت داشته باشیم؛ حتی اگر آنان بهلحاظ فکری، دینی و اعتقادی با ما تفاوت داشته باشند؛ مثلاً در کانون خانواده، بانوی صادق، کسی است که صراحتاً از همسرش بخواهد برای تأمین نیازهای او و فرزندانش کار حرام انجام ندهد. صداقت تعاملی، قلمروی بسیار گسترده دارد و نهتنها درخصوص انسانها، بلکه در ارتباط با حیوانات نیز نمود مییابد.
پست های مرتبط
کنترلگری ممنوع!
نگرش کنترلگرانه، معضلی مهم است که در جایجای جامعه، موجب بروز صدمات فراوان میشود و بهویژه در تعامل والدین و فرزندان، آسیبهایی چشمگیر را درپی دارد. پدر و مادر میتوانند با استفاده از راهکارهایی کنترلگری بر فرزندانشان را پایان بخشند.

راز نگاه آفتابگردان
- 27 بهمن 1403
صداقت، معیار زیباییِ ماندگار
صدق، راستیورزیدن در نیت، گفتار و کردار است. صداقت در قلب، افعال، گفتار و تعاملات نمود مییابد. فرد صادق خیانت نمیکند، حقیقت را پنهان نمیسازد و در معاملات و ارتباطات خود راستگو و درستکار است. صداقت، بنیان اعتماد و اخلاق در جامعه است.

راز نگاه آفتابگردان
- 17 بهمن 1403