
- 17 بهمن 1403
- نویسنده: راز نگاه آفتابگردان
من میترسم!
ترس (Fear) حالتی هیجانی است که بهعلت ایجاد یا پیشبینی محرک مضرّ و خطرناک، در فرد بروز میکند و درواقع، پاسخ و واکنش او دربرابر خطر یا ناامنی است. این مقوله، اقسام گوناگونی مانند فوبیا، هراس و اضطراب دارد و در معنای عام آن، لزوماً منفی و آسیبرسان نیست؛ زیرا در بسیاری از مواقع، موجب ایمنی و تضمین بقای فرد میشود؛ مثلاً وقتی با یک حیوان وحشی روبهرو میشویم یا زلزله و آتشسوزی اتفاق میافتد، ترس ما باعث میشود از آن موقعیتها فرار کنیم و جانمان را نجات دهیم. از مهمترین دلایل و ریشههای بروز ترس در وجود انسانها میتوان استرس، اضطراب و تنفر را ذکر کرد؛ مثلاً کسی که از مار میترسد، درواقع، از این موجود زنده تنفر دارد و همین تنفر، موجب ترس او میشود.
در این مقاله، مبحث ترس را مشخصاً درخصوص کودکان پی میگیریم و مسائل مربوط به آن را تبیین میکنیم تا از این رهگذر، والدین بتوانند با انجامدادن اقدامات صحیح در حل این مشکل به فرزندشان کمک کنند و مانع ایجاد معضلات بعدی برای وی شوند.
از بدو تولد کودک تا یکسالگیِ او ترسهایش طبیعی و ناشی از شناختنداشتن وی از محیط اطرافش هستند؛ همچنین ترسی که هنگام شروع راهرفتن در کودک ایجاد میشود، کاملاً طبیعی است و در آشنایینداشتن او با محیطهای جدید ریشه دارد.
پساز این مرحله، کودک به دلایل گوناگون، دچار ترسهای مختلف میشود. یکی از مهمترین دلایل ترسهای کودک، ترسوبودن والدین اوست؛ بنابراین، در نخستین گام، پدر و مادر نباید افرادی ترسو باشند تا ترسهایشان به کودک انتقال نیابد؛ همچنین گاه والدین ازطریق آموزشدادنِ ناخواسته و غیرآگاهانۀ الگوهای نادرست به کودک یا گفتن برخی جملات به او موجب بروز ترس در وجودش میشوند؛ مثلاً وقتی کودک کار اشتباهی انجام میدهد، به وی میگویند: «میرویم پبش دکتر تا تو را آمپول بزند!»؛ غافل از آنکه این سخن باعث میشود کودک از دکتر، مطب، و هرگونه مرکز و اقدام درمانیای بترسد و چنانچه زمانی لازم بود به مطب پزشک، بیمارستان و... برده شود، با والدین همکاری نکند.
مهمترین نشانههای دالّ بر وجود ترس در کودکان عبارتاند از: وابستگی مداوم به والدین، گوشهگیری، ضعف در تصمیمگیری، جیغ و فریادزدن، رنگپریدگی، ضربان تند قلب، گریهکردن، ناخنجویدن، خجالتیبودن، بیاختیاریِ ادرار، بروز مشکل در گوارش، لکنت زبان، اختلال خواب، خشم و حسادت.
ترسهایی که افراد در دوران کودکیشان دارند، نهتنها در این زمان، مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکنند؛ بلکه ممکن است عوارضی درازمدت را برای آنان بهدنبال داشته باشند و سلامت جسم و روحشان را به خطر بیندازند. این ترسها بر فکر، ذهن و رفتار کودکان اثر منفی میگذارند و موجب بروز اُفت و اختلال در روند تحصیل آنان میشوند.
مهمترین عوامل، موضوعها و موقعیتهایی که باعث بروز ترس در کودکان میشوند، بدین شرحاند:
الف) تاریکی: ترس از تاریکی در کودکان کمتر از شش سال، کاملاً طبیعی است و در تخیلها و تصورهای آنان ریشه دارد؛ بنابراین، والدین نباید کودک را بابت این مسئله مسخره یا سرزنش کنند. آنان ازطریق صحبتکردن با کودک و قصهگفتن برایش میتوانند این مشکل را بهمیزانی زیاد حل کنند. برای کمک به کودک میتوان چراغی را در محل خوابش قرار داد تا او با تنظیم نور آن بتواند محیط اطرافش را بهوضوح ببیند و به آنجا اعتماد کند.
ب) صداهای بلند و ناگهانی مانند زوزۀ باد و رعدوبرق: در این موقعیت، ازطریق درآغوشگرفتن کودک، توضیحدادن دربارۀ این پدیدهها برای او و همدلی با وی میتوان مشکل را حل کرد.
ج) موجودات خیالی: ممکن است کودک براساس قدرت تخیل خود، موجوداتی موهوم را در ذهنش تجسم کند و از آنها بترسد. برای غلبه بر این ترس، والدین میتوانند با او صحبت کنند و برایش توضیح بدهند که چنین موجوداتی اصلاً واقعیت ندارند و بنابراین، کودک نباید از آنها هیچ ترسی به خود راه بدهد.
د) حیوانات: بیشتر کودکان به این ترس مبتلا هستند. علت این مسئله ممکن است تجربههای خود کودک یا ترس والدین او از حیوانات باشد. برای ازبینبردن ترس از حیوانات در کودک میتوان از اسباببازیها و تصاویر حیوانات استفاده کرد یا ازطریق تعریفکردن قصههایی دربارۀ حیوانات، به کودک دربارۀ آنها آگاهی داد و فوایدشان را برای وی برشمرد؛ همچنین نوازشکردن حیوانات و ترغیب کودک به همراهی با والدین در این کار و آموزشدادن مطالبی دربارۀ حیوانات به وی راهکاری مؤثر برای غلبه بر این ترس است.
ه) تنهایی و جداشدن از والدین: ترس از این مسئله بهویژه در سنین کم، کاملاً طبیعی است. بسیاری از کودکان هنگام تنهاماندن در خانه دچار احساس ترس میشوند؛ زیرا تصور میکنند والدینشان زود پیش آنها برنمیگردند. برای حل این مشکل، پدر و مادر میتوانند ابتدا بهمیزانی کم، از کودک فاصله بگیرند و بهتدریج، این فاصله را افزایش دهند تا او به تنهایی عادت کند؛ البته نباید کودک را مدتی طولانی در خانه تنها گذاشت. دیگر راهکار مؤثر برای ازبینبردن این ترس آن است که والدین هنگام بیرونرفتن از خانه، برای جلب اعتماد کودکشان، با استفاده از جملههای کوتاه با او خداحافظی کنند تا وی تصور نکند قرار است مدتی طولانی آنها را نبیند.
و) کابوسدیدن: خوابهای بد و آشفتهای که کودک میبیند، در استرس، اضطراب و دیگر مشکلات روحیِ او ریشه دارند و ترس ایجادشده بهسبب آنها باعث میشود او تمایلی نداشته باشد به رختخواب برود. ازطریق گفتوگو با کودک و اطمیناندادن به وی دربارۀ این مسئله که هیچ خطری تهدیدش نمیکند، میتوان این مشکل را حل کرد.
ز) حمام و سرویس بهداشتی: ترس از این فضاها دلایل مختلفی مانند صدای سیفون، فلاش تانک و آب یا حتی ریختن آب روی سر و بدن کودک دارد و بهویژه در آغاز استفادهکردن او از این مکانها زیاد دیده میشود. برای حل این مشکل میتوان دربارۀ کاربرد هریک از وسایل داخل سرویس بهداشتی و حمام با کودک صحبت کرد؛ همچنین میتوان ازطریق انجامدادن بعضی بازیها فضای حمام را برای او بهصورت جذاب درآورد یا به وی اجازه داد برخی اسباببازیهایش را با خود به حمام بیاورد.
ح) پزشک و مراکز درمانی: از مهمترین علتهای این ترس، تداعیشدن حس درد و آمپولزدن به کودک است. گفتوگو با کودک دربارۀ لزوم مراجعه به مطب پزشک یا دیگر مراکز درمانی، نشاندادن جذابیتهای این فضاها به او و تلاش برای سرگرمکردنش در این مکانها بهمیزان زیادی ترس وی را کاهش میدهد.
از دیگر دلایل ترسهای کودکان، موارد ذیل را میتوان برشمرد: انتظارات بیشازحد والدین؛ خاطرات و تجربیات تلخ و ناگوار کودک؛ شکل، چیدمان و نور نامناسب محل خواب او؛ والدین بیشازحد محتاط، محافظهکار، حامی، کنترلگر و مراقب؛ سختگیریها و تنبیههای شدید صورتگرفته ازسوی والدین؛ رویارویی با افراد غریبه، اشیای جدید و موقعیتهای ناآشنا.
اگر پدر و مادر نتوانند ترسهای کودک را بهطریقی مدیریت و مسئله را برایش حل کنند، ممکن است این ترسها به فوبیا (ترس بیمارگونۀ پایدار) تبدیل شوند و در تمام سالهای زندگی او همراهش باشند و آزارش بدهند.
برای حل مشکل ترس در کودکان میتوان از این راهکارها استفاده کرد:
الف) حساسیتزدایی: در این روش، پساز مشورت با روانشناس یا مشاور، کودک بهصورت مرحلهبهمرحله با موضوع ترس خود روبهرو میشود؛ مثلاً اگر از سگ میترسد، میتوانیم ابتدا با او دربارۀ این حیوان صحبت کنیم و عکسها و فیلمهایی از آن را به وی نشان بدهیم؛ سپس او را در یک موقعیت امن، با یک سگ آرام روبهرو کنیم تا ترسش بریزد. در فرایند حساسیتزدایی، والدین باید بهعنوان الگویی بسیار مناسب و شایسته عمل کنند؛ بدین صورت که در وهلۀ نخست، خودشان در مواجهه با موقعیت و موضوع ترس، آرامش کامل داشته باشند تا کودک ازطریق اعتمادکردن به آنها بتواند بر ترس خویش غلبه کند.
ب) گفتوگو با کودک: والدین باید دربارۀ ترسهای کودک با او صحبت و مسائل را برایش روشن کنند تا ترس در وجود وی ازبین برود. توصیه میشود در این فرایند، مرز بین خیال و واقعیت مشخص شود تا از این طریق، ترس از موضوعات و موجودات غیرواقعی و موهوم در وجود کودک ازبین برود.
ج) افزایشدادن اعتمادبهنفس کودک: بدین منظور، پزشک از تمرینهایی مانند تمدد اعصاب و تنفس کمک میگیرد.
د) حفظ آرامش خود در تمام موقعیتها: اگر والدین بتوانند در موقعیتهای گوناگون زندگی و هنگام مواجهه با مسائل و مشکلات مختلف، بر خود مسلط باشند و آرامش خویش را به بیشترین میزان ممکن حفظ کنند، کودک به آنان اعتماد خواهد کرد و از این طریق، بخش عمده از ترسهایش برای او حل خواهد شد.
ه) دارودرمانی: گاه پزشک درکنار روشهای دیگر، از برخی داروها نیز برای حل مشکل ترس کودک استفاده میکند.
پست های مرتبط
کنترلگری ممنوع!
نگرش کنترلگرانه، معضلی مهم است که در جایجای جامعه، موجب بروز صدمات فراوان میشود و بهویژه در تعامل والدین و فرزندان، آسیبهایی چشمگیر را درپی دارد. پدر و مادر میتوانند با استفاده از راهکارهایی کنترلگری بر فرزندانشان را پایان بخشند.

راز نگاه آفتابگردان
- 27 بهمن 1403
صداقت، معیار زیباییِ ماندگار
صدق، راستیورزیدن در نیت، گفتار و کردار است. صداقت در قلب، افعال، گفتار و تعاملات نمود مییابد. فرد صادق خیانت نمیکند، حقیقت را پنهان نمیسازد و در معاملات و ارتباطات خود راستگو و درستکار است. صداقت، بنیان اعتماد و اخلاق در جامعه است.

راز نگاه آفتابگردان
- 17 بهمن 1403