
- 14 بهمن 1403
- نویسنده: راز نگاه آفتابگردان
فرزند من باید بهترین باشد!
در جامعۀ امروزی، کمالگرایی/ کمالپرستی (Perfectionism) در معنای منفی آن، یکی از مهمترین و آسیبرسانترین معضلاتی است که بسیاری از انسانها با آن درگیرند و بدین سبب، هم خودشان و هم کسانی که بهنوعی با آنان سروکار و ارتباط دارند، صدمه میبینند.
در تعریفی مختصر و مفید میتوان گفت کمالگرایی عبارت است از داشتن معیارها و خواستههایی بسیار عالی و غیرواقعگرایانه که عملاً هرگز تحقق نمییابند؛ درنتیجه، شخص کمالگرا بهسبب دستنیافتن به این معیارها و خواستهها دچار احساس گناه و شرم میشود و همواره خود را سرزنش میکند. چنین فردی همواره با رویکرد انتقادی، خود و عملکردش را ارزیابی میکند و نگران قضاوتهای دیگران دربارۀ خویش است. او میخواهد همیشه بهترین باشد و ترس از دستنیافتن به این هدف، همواره آزارش میدهد.
فرد کمالگرا برخلاف ظاهر فعال و تلاشگرش، در باطن با مشکلات بسیار زیادی دستوپنجه نرم میکند که موجب بروز آسیبهایی برای او میشوند. مهمترین آسیبها و پیامدهای کمالگرایی بدین شرحاند: افسردگی، افزایش میزان استرس و اضطراب، ازبینرفتن لذتهای زندگی، سلب اعتمادبهنفس و عزتنفس، گرفتهشدن انرژی و توان لازم برای انجامدادن کارها، نابودشدن اشتیاق و انگیزۀ لازم برای کسب تجربههای جدید، تأثیر منفی بر توانایی رشد و پیشرفت در زندگی و حتی تهدیدشدن سلامت جسمانی فرد.
آسیب ناشی از معضل کمالگرایی، زمانی به بیشترین میزان نمود مییابد که والدین این شیوۀ نادرست را در تعلیموتربیت فرزندانشان بهکار میگیرند. در جامعۀ امروزی، بسیاری از والدین، دیدگاههای کمالگرایانه دارند؛ بدان معنا که هریک از آنها میخواهند فرزندشان درمیان همسنّوسالان خود، بهترین باشد و هیچ عیب و نقصی در رفتار و شخصیتش مشاهده نشود؛ غافل از آنکه این تفکر نادرست آنان موجب آسیبدیدن سلامت روان فرزندشان میشود و بر روابط او با دیگران اثر سوء و مخرّب میگذارد.
کمالگرایی نهتنها به رشد و پیشرفت فرزندان کمکی نمیکند؛ بلکه موجب بروز اختلالهای اساسی در این فرایند میشود. فرزندان والدین کمالگرا همواره نگراناند که مبادا اشتباه کنند یا شکست بخورند. از آن سوی، چنانچه در انجامدادن کاری موفق شوند، این موفقیت خود را به حساب شانس میگذارند و میترسند از اینکه مبادا موفقیتشان دوباره نکرار نشود. آنان قدرت ریسککردن ندارند و از ترس شکستخوردن، از ورود به چالشهای جدید خودداری میکنند؛ به همین سبب، فرصتهای زیادی را ازدست میدهند و کمتر در زندگیشان رشد و پیشرفت میکنند.
یکی از نکات قابل توجه درخصوص والدین کمالگرا این است که آنان درواقع میخواهند ازطریق فرزندانشان به آرزوها و خواستههایی دست یابند که خود در دوران کودکیشان داشته و به هر دلیلی نتوانستهاند به آنها برسند؛ به همین سبب، به فرزندانشان فشار میآورند تا از هر لحاظ، بهترین باشند و کوچکترین خطایی از آنان سر نزند. آنها در وهلۀ نخست میکوشند تا خود در تعامل با فرزندانشان، خوب، کامل و کافی باشند؛ سپس در گام بعد، درپی آن هستند که فرزندانشان را نیز بهگونهای تربیت کنند که از همۀ دوستان و همسالان خویش، بهتر، درسخوانتر و موفقتر باشند.
والدین کمالگرا برای تعلیموتربیت بهینۀ فرزندانشان اقداماتی نادرست بدین شرح انجام میدهند:
- تعیین استانداردهای بیشازحد عالی برای فرزندان که موجب میشوند آنان همواره از اشتباهکردن، هراس و واهمه داشته و بهشدت نیازمند به تأییدشدن ازسوی دیگران باشند؛
- سرزنشکردن خود درصورت موفقنشدن فرزندانشان؛
- مقایسهکردن خود با دیگر والدین؛
- تلاش مداوم برای اینکه همواره بهترین پدر یا مادر باشند؛
- نظارت مداوم و بیشازحد بر تمام کارهای فرزندان؛
- تشویق بیشازحد فرزندان برای اینکه حتماً موفق شوند؛
- سرزنش بیشازحد فرزندان درصورت اشتباهکردن یا شکستخوردن آنان.
کودکانی که والدین کمالگرا دارند، همواره از شکستخوردن و انتقادشدن میترسند و به همین سبب، درمعرض خطر ابتلا به اضطراب و استرس شدید قرار دارند. این اضطراب و استرس بر جسم آنان نیز اثر میگذارد و موجب بروز مشکلاتی همچون سردرد و اختلال خواب برایشان میشود. کمالگرایی والدین باعث میشود فرزندانشان برای تحققبخشیدن خواستههای آنان، گاه کارهایی نادرست و نامعقول انجام دهند؛ مثلاً در امتحان تقلب کنند تا حتماً نمرۀ عالی موردنظر پدر و مادرشان را بگیرند.
شایان ذکر است که آسیبهای ناشی از کمالگرایی والدین، به دوران کودکیِ فرزندانشان محدود نمیشود؛ بلکه درنتیجۀ این تفکر و عملکرد نادرست، وقتی آنان به دوران بزرگسالی رسیدند و خود، پدر یا مادر شدند، به احتمال زیاد، همین نگرش را درخصوص فرزندان خویش خواهند داشت و از این رهگذر، موجب آسیبدیدن آنها خواهند شد.
با توجه به آنچه درخصوص مضرات کمالگراییِ منفی گفتیم، والدین کمالگرا در وهلۀ نخست باید بهفکر حلکردن این مشکل در وجود خویش باشند و سپس در تعامل با فرزندانشان از تفکر و عملکرد کمالگرایانه دوری کنند. آنان میتوانند با انجامدادن اقداماتی بدین شرح، از فرزندان خود دربرابر خطرها و آسیبهای ناشی از کمالگرایی محافظت کنند:
الف) بهجای سرزنشکردن فرزندان به آنان القا کنند که بروز اشتباه در انجامدادن کارها کاملاً طبیعی است، هیچ کسی بری از خطا نیست و هر شکستی مقدمۀ دستیابی به یک پیروزی است. برای تحققیافتن این هدف، در وهلۀ نخست، عملکرد والدین باید الگویی مناسب برای فرزندانشان باشد تا آنان طبیعیبودنِ اشتباه و شکست را از روند زندگی پدر و مادر بیاموزند.
ب) از فرزندان انتظارات واقعبینانه داشته باشند و پیشرفتهای آنان را ارزشمند بدانند.
ج) تلاش و پشتکار فرزندان خویش برای درسگرفتن از اشتباهاتشان را تحسین کنند.
د) شجاعت و شهامت لازم برای ریسککردن بهشکل متعادل را در فرزندانشان ایجاد و تقویت کنند و به آنان بیاموزند که یادگیری از تجربیات خود، بسیار ارزشمند و شایستۀ تحسین است.
ه) به فرزندان بیاموزند که همواره با خود مهربان باشند و درصورت مرتکبشدن اشتباه، خودشان را سرزنش نکنند.
و) به فرزندان خود یاد بدهند که هنگام بروز استرس، با استفاده از راهکارهایی مانند تنفس عمیق، تمرکز حواس و صحبتکردن دربارۀ احساساتشان سعی کنند به آرامش برسند.
ز) بهجای تمرکز بر نتیجۀ عملکرد فرزندان، دربرابر تلاشهای آنان برای رسیدن به هدف، بازخورد مثبت نشان بدهند و به آنها القا کنند که تلاشهایشان ارزشمندند؛ حتی اگر نتیجه خیلی عالی نباشد.
ح) از مقایسهکردن فرزندشان با خواهر و برادر یا همسالانش بهشدت بپرهیزند و با رفتار صحیح خود، احساس حمایتشدن و موردعلاقهبودن را در وجود او ایجاد و تقویت کنند.
ط) سبک زندگی مبتنیبر تعادل را برای فرزندان خویش انتخاب کنند؛ بدین صورت که آنان درکنار تلاش برای درسخواندن، تفریح و سرگرمی نیز داشته باشد و از اوقات فَراغت خود لذت ببرند.
ی) هنگام صحبتکردن با فرزندان از بهکاربردن جملههای ایدئالگرایانه مانند «تو عالی هستی»، «تو بینقصی» و «تو خیلی باهوشی» بپرهیزند.
ک) فرزندانشان را به خودگوییِ مثبت تشویق کنند و به دیگر سخن به آنان یاد بدهند که در فرایند گفتوگوی درونی با خودشان از کلمات و جملات مثبت استفاده کنند.
ل) مهارت خودکنترلی را در فرزندان خویش ایجاد و تقویت کنند تا خود فرزندان با استفاده از آن بتوانند هیجانها، افکار، رفتارها، وسوسهها و تکانههایشان را کنترل کنند.
م) درصورت نیاز، از مشاور یا روانشناس برای حل مشکل کمک بگیرند.
پست های مرتبط
کنترلگری ممنوع!
نگرش کنترلگرانه، معضلی مهم است که در جایجای جامعه، موجب بروز صدمات فراوان میشود و بهویژه در تعامل والدین و فرزندان، آسیبهایی چشمگیر را درپی دارد. پدر و مادر میتوانند با استفاده از راهکارهایی کنترلگری بر فرزندانشان را پایان بخشند.

راز نگاه آفتابگردان
- 27 بهمن 1403
صداقت، معیار زیباییِ ماندگار
صدق، راستیورزیدن در نیت، گفتار و کردار است. صداقت در قلب، افعال، گفتار و تعاملات نمود مییابد. فرد صادق خیانت نمیکند، حقیقت را پنهان نمیسازد و در معاملات و ارتباطات خود راستگو و درستکار است. صداقت، بنیان اعتماد و اخلاق در جامعه است.

راز نگاه آفتابگردان
- 17 بهمن 1403