
- 13 دی 1403
- نویسنده: راز نگاه آفتابگردان
بیا بازی کنیم!
یکی از مؤثرترین شگردها برای تعلیموتربیت کودکان، بازیکردن با آنهاست که در تأمین و تقویت سلامت جسم، روح و فکر آنان نقشی بسیار مهم دارد. در این فرایند، والدین میتوانند آنچه را درنظر دارند، بهصورت غیرمستقیم به فرزندشان یاد بدهند.
شاخص مهمی که به بازی، هویت میبخشد، نه لزوماً فراهمکردن اسباببازیهای مختلف و متعدد یا بردن کودک به فضای خارج از خانه، بلکه ایجاد نشاط در اوست که با استفاده از راهکارهایی ساده همچون گفتوگو با کودک، گوشکردن به صحبتهای وی و تعریفکردن یا خواندنِ قصه برایش حاصل میشود. در این صورت، یک بازی سالم بین والد و کودک شکل میگیرد که با بازی غیرسالم تفاوت اساسی دارد.
یکی از نکات مهم برای تحققیافتن بازی سالم و سازنده، آن است که در فرایند بازیکردن با فرزند خویش نباید درصدد دستیابی به نتیجهای خاص باشیم و به بُردوباخت فکر کنیم؛ زیرا مهمترین هدف از بازی با کودکان، ایجاد لذت، نشاط و حس خوب برای آنان است؛ حال آنکه بسیاری از والدین، آگاهانه یا ناخودآگاه در تعامل با فرزندان خویش، به آنها یاد میدهند که در همۀ کارها و ازجمله در بازیهایشان، بهجای لذتبردن از روند کار یا بازی، صرفاً به نتیجه فکر کنند؛ بدین ترتیب، مثلاً کودک در مدرسه، بدون آنکه از فرایند تحصیل و آموزش لذت ببرد، درصدد دستیابی به بهترین نتیجه است و در آینده نیز وقتی وارد بازار کار شد، بهجای تلاش برای دستیافتن به رضایت شغلی، فقط بهفکر گرفتن دستمزد خواهد بود.
وجوه تمایز بازی سالم و سازنده از بازی مخرب بدین شرحاند:
الف) ایجاد تضاد یا تعارض در فرایند بازی: ماهیت بازیهای واقعی سالم و سازنده، مبتنیبر تضاد شکل میگیرد و همین تضاد، موجب جذابیت بازی میشود؛ چنانکه مثلاً در بازی فوتبال، هریک از دو تیم دوست دارد به تیم حریف گل بزند و درعین حال، از آن تیم گل نخورَد؛ اما در بازیهای مخرب، تعارض، نمودی چشمگیر مییابد؛ بدان معنا که هرکدام از دو طرف توقع دارد طرف مقابل، رفتاری برخلاف میل او انجام ندهد. در فرایند بازیکردن با کودکان باید فارغ از اینکه نتیجه چه خواهد بود، صرفاً بر ایجاد شادی و نشاط متمرکز باشیم تا فرزند ما عملاً درس زندگی بیاموزد و به این باور برسد که در آینده انتظار نداشته باشد در هر کاری پیروز شود.
ب) انسداد یا هدایت: عامل تخریب بازی، انسداد است و درمقابل آن، هدایت، موجب سالم و سازندهبودنِ بازی میشود؛ بر این اساس، والدین در فرایند بازیکردن با کودک خویش باید او را بهسمت بازی خوب و بانشاط هدایت کنند؛ نه اینکه مانند یک سد درمقابلش قرار گیرند؛ مثلاً اگر کودکمان دوست دارد روی دیوار نقاشی بکشد، میتوانیم کاغذ بزرگی روی دیوار بچسبانیم و به او اجازه دهیم ازطریق نقاشیکشیدن روی آن به لذت و نشاط حاصل از این کار دست یابد؛ نه اینکه مانند سدی دربرابرش قرار گیریم و امکانات لازم برای دستیابی به چنین لذت و نشاطی را برایش فراهم نکنیم.
ج) حمایت صحیح از فرزند یا کمککردن به او بهشکل نادرست: هنگام بازیکردن با فرزندمان باید از وی بهصورت صحیح حمایت کنیم؛ بدین نحو که اگر او بازی را بهگونهای بد یا نادرست انجام داد، راهنماییاش کنیم تا بیشتر دقت و تلاش کند؛ درمقابل، چنانچه در این موقعیت، تمام یا بخشی از بازی را بهجای او انجام دهیم، فرایند بازی بهصورتی مخرب درمیآید. چنین بازیای نهتنها برای فرزندمان مفید نیست؛ بلکه موجب آسیبدیدن تفکر، شخصیت و زندگیاش میشود.
د) ایجاد محیط امن یا ناامن برای فرزند: والدین باید محیط بازی را بهصورتی امن درآورند تا نیازی نباشد که درطول این فرایند، همواره به فرزندشان تذکر بدهند.
ه) همکاری یا رقابتکردن با فرزند: اگر فرایند بازی، مبتنیبر همکاری والدین با فرزند شکل گیرد، آن بازی ازنوع مفید، مؤثر، سالم و سازنده خواهد بود؛ اما چنانچه هریک از والدین هنگام بازی با فرزند خویش بهتعبیری روی دُورِ رقابتکردن بیفتند، آن بازی بهصورت مخرب درمیآید و هیچ دستاوردی برای فرزند ندارد.
برخلاف تصور بسیاری از افراد، بازی برای کودکان، کارکردی فراتر از سرگرمی دارد و مشخصاً در این زمینهها به آنان کمک میکند:
- رشد جسمی، روحی، فکری و عاطفی؛
- تأمین سلامت جسمانی و جلوگیری از دچارشدن به مشکلاتی مانند اضافهوزن؛
- تقویت تواناییهای فکری و فیزیکی؛
- افزایش خلاقیت؛
- تخلیهکردن هیجانهای مثبت و منفی؛
- توسعهدادن مهارتهای ارتباطی و فراگرفتن اصول لازم برای زندگی و تعامل با دیگران؛
- شکلگیری شخصیت؛
- گسترش مهارتهای شناختی؛
- کاهش چشمگیر اضطراب و استرس؛
- تقویت استقلال، عزتنفس و اعتمادبهنفس؛
- آموختن مفاهیم بنیادین؛
- تقویت مهارت حل مسئله؛
- یادگرفتن واژگان جدید، گسترشدادن دایرۀ لغات و توسعۀ مهارتهای زبانی؛
- افزایش تمرکز و تقویت حافظه؛
- بهبود عملکرد تحصیلی.
یکی از شگردهای مؤثر در فرایند مشاوره با کودکان و درمان مشکلات گوناگون آنان مانند لجبازی، خجالتیبودن، پرخاشگری، ترس، افسردگی و اضطراب، بازیدرمانی است که تحت نظر روانشناس یا مشاور انجام میشود. در این بازیها کودک احساسات خود را بیان میکند و از این طریق، اقدامات لازم برای حل مشکلات روحی- روانی او انجام میشود.
در فرایند بازیکردن، نقش و حضور والدین، بسیار مهم است و اسباببازیهای گوناگون و گاه گرانقیمت هرگز نمیتوانند جایگزین آنان باشند؛ درعین حال باید اسباببازیها را با دقت و وسواس بسیار زیاد برای کودک انتخاب کرد و به تناسب اسباببازی با وی توجه داشت. والدین باید درطول بازی با کودک، همواره او را تشویق کنند تا به ایدههای جدید و خلاقانه دست یابد؛ همچنین درجهت ایجاد محیط امن و آموزنده برایش بکوشند و به نیازها و تواناییهایش توجه داشته باشند.
پست های مرتبط
صداقت، معیار زیباییِ ماندگار
صدق، راستیورزیدن در نیت، گفتار و کردار است. صداقت در قلب، افعال، گفتار و تعاملات نمود مییابد. فرد صادق خیانت نمیکند، حقیقت را پنهان نمیسازد و در معاملات و ارتباطات خود راستگو و درستکار است. صداقت، بنیان اعتماد و اخلاق در جامعه است.

راز نگاه آفتابگردان
- 17 بهمن 1403
من میترسم!
ترسهای کودکان، ریشهها و دلایل مختلفی دارند و درصورت حلنشدن این مشکل، آنان در دوران کودکی و چه بسا در تمام زندگیشان آسیبهای اساسی خواهند دید. والدین در کمک به کودک برای غلبه بر ترسهایش نقشی مهم دارند.

راز نگاه آفتابگردان
- 17 بهمن 1403