نخستین سؤالی که در این مبحث مطرح میشود، آن است که منظور از مقولۀ تربیت در دوران کودکیِ اول، چیست.
یکی از کلیدواژههای مهم در این بحث، ویژگیای بهنام کشف است که باید معنای آن را بدانیم؛ مثلاً کودک درپی دستزدن به لیوان حاوی چای داغ، متوجه میشود این شیء، داغ است یا بهدنبال لمسکردن ماسههای کنار دریا نرمبودنِ آنها را کشف میکند. در دورۀ کودکی اول، یعنی از دو تا ششسالگی، کودکان کارهایی انجام میدهند که ازنوع کشفکردن هستند. درواقع، آنان در این دوران، نیازمند به کشفکردن مسائل هستند. یکی از مصداقهای واژۀ «کشف» در دورۀ کودکی اول، خرابکاری است. اصولاً کشف در دوران کودکی، مقولهای بسیار مهم است که باعث میشود کودکان بتوانند به رشد فعالانه دست یابند؛ از این روی، همواره باید به آنها اجازه داد بیشتر و بیشتر کشف کنند تا این رشد در وجودشان بهنحو احسن تحقق یابد. درپی دقت در رفتارهای کودکان درمییابیم وقتی آنان درحال کشفکردن هستند، از این کار خود لذت فراوان میبرند و به نشاطی چشمگیر دست مییابند.
همانگونه که گفتیم، این کشف، دقیقاً در مسیر رشد کودکان قرار دارد و توسط آن، رشد فعالانۀ آنان محقَّق میشود. در تأیید این مطلب میتوان به مقالهای استناد کرد که ازسوی دانشگاه کُرنِل انتشار یافته و در آن نوشته شده است کودکان به همان میزانی که خرابکاری و فضای اطرافشان را ریختوپاش و کثیف میکنند، کشف بیشتری را تجربه میکنند و درنتیجه، رشد آنان بیشتر و بهتر صورت میگیرد. هرچقدر کودکان، بیشتر کشف کنند، نفع و بهرۀ بیشتری حاصل خواهند کرد و سلامت روان آنان افزایش خواهد یافت.
در فضای خانه، دو جا بیشتر از دیگر قسمتها موردعلاقۀ کودکان است: یکی آشپزخانه و دیگری سرویس بهداشتی. علت این مسئله، آن است که این دو محل، دقیقاً همان جاهایی هستند که ما کودکان را از رفتن به آنها منع میکنیم و با این کار، درواقع، مانع کشفکردن آنها در این دو محل میشویم.
حال، این سؤال مطرح میشود که در این زمینه، از چه راهکارهایی میتوان استفاده کرد. در پاسخ میتوان گفت نخستین راهکار، استفاده از شگرد پیشگیری است؛ بدان معنا که وقتی نمیخواهیم کودکمان به بعضی وسایل ما مثل لپتاپ و عینک دست بزند و به آنها آسیب برساند، باید تا آنجا که میتوانیم، این وسایل را از دسترس کودک دور کنیم؛ البته استفاده از این راهکار درعین ایجاد مصونیت برای وسایل شخصیِ ما، عواقبی نیز برای رشد کودکمان دارد؛ اما به هر حال، چون بعضی کشفهای کودکان، سبب ایجاد هزینههای سنگین برای والدین میشود، در مواردی ناگزیر به استفاده از این راهکار هستیم.
در دوران کودکی اول، هیچ رابطهای برای کودک بهاندازۀ رابطۀ او با پدر و مادر، مهم نیست و چنانچه والدین، بیشازحد، مانع اقدام کودک خویش به کشفکردن مسائل گوناگون شوند، آسیبهایی چشمگیر در وجود کودک بروز خواهد کرد. اگر کودکان کشف نکنند، ذهنشان به ساختاری ازنوع تکرار، الگو، انباشت خواهد رسید؛ بدان معنا که آنان همواره یک کار را تکرار میکنند و هیچ تحول جدیدی در فرایند رشدشان صورت نمیگیرد؛ اما در کشف، گونهای پردازش و ابداع تحقق مییابد. بهازای هر کشف، ارتباطهایی جدید بین سلولهای عصبی شکل میگیرد و هرقدر سیناپسها بیشتر میشوند، میزان ظرفیتهای هوشی افزایش مییابد؛ اما در مغز منفعل و فاقد قدرت کشف، فرایند تکرار، الگو، انباشت رخ میدهد و سیناپس جدید شکل نمیگیرد؛ به همین سبب، کشفکردن مسائل در دوران کودکی اول، اهمیت بسیار زیاد دارد و نباید از آن غافل شد.