در این جلسات، به گونهای خاص از تربیت بهنام تربیت سلیم پرداخته میشود و مخاطبان این مبحث را بر دو گروه کلی میتوان تقسیم کرد:
نخست، مردان و زنان دارای همسر و فرزند، خواه آنهایی که نقش مربّیگری را مستقیماً درقبال فرزندان خویش در دورههای کودکی، نوجوانی و جوانی آنان تا زمان ازدواجشان ایفا میکنند و خواه کسانی که بهسبب ازدواجکردن فرزندانشان، این نقش تربیتی را بهصورت غیرمستقیم درقبال آنها و خانوادههایشان برعهده دارند؛ درعین حال، پدر و مادر، دارای نقش و کارکرد تربیتی در تعامل با همدیگر نیز هستند و بنابراین، لازم است در بهبود عملکرد خود در ارتباط با یکدیگر هم بکوشند.
دوم، مربّیان و معلمانی که در سطوح گوناگون از مراکز آموزشی، مسئولیت بسیار خطیر و مهم تربیتکردن کودکان و نوجوانان را برعهده دارند و لازم است در بهبود و ارتقای نقش تربیتیِ خویش از هیچ تلاشی مضایقه نکنند.
در این مبحث، با دو کلیدواژه سروکار داریم که براساس آنها به تعریفی از مفهوم «تربیت سلیم» دست خواهیم یافت:
الف) تربیت:
همخانوادههای این واژه عبارتاند از: رَبّ، مربّی، متربی و مربا. در تمام این واژهها مفهوم پرورشدادن وجود دارد.
تربیت را بر دو نوع میتوان تقسیم کرد: یکی تربیت مستقیم و دیگری تربیت غیرمستقیم.
میان تربیت بهمعنای موردنظر در علم روانشناسی تربیتی با مفهوم ربوبیت، پیوندی استوار و ناگسستنی برقرار است؛ بهگونهای که تربیت بدون ربوبیت، هیچ معنایی ندارد؛ بنابراین، در فرایند تربیت باید همواره خداوند متعال را درنظر داشته باشیم. تربیت، عین توحید است و توحید، عین تربیت؛ بر این اساس، هر فردی که در جایگاه همسر و والد قرار دارد، باید همسر و فرزندانش را امانتهای الهی نزد خود بداند تا بدین ترتیب، جنس ارتباط میان او با همسر و فرزندانش دگرگون شود و ارتقا یابد؛ زیرا براساس این نگاه، فرد باور دارد که باید بابت تمام رفتارهای خود با همسر و فرزندانش در پیشگاه پروردگار یکتا پاسخگو باشد. در یک کلام، تربیت بدون نگاه توحیدی تحقق نمییابد و اساساً تربیت محسوب نمیشود. وقتی فرد، همسر و فرزندانش را امانتهای خدا نزد خویش بداند و به دیگر سخن، نگاه او به آنان ازنوع امانتی باشد، خود را مأمور به وظیفه خواهد دانست و چندان به نتیجه فکر نخواهد کرد؛ یعنی بر این مسئله متمرکز میشود که وظایف همسرانه و پدرانه یا مادرانۀ خویش را بهنحو احسن انجام دهد؛ چون ازنظر او، مربّی اصلی و واقعی، خداوند متعال است و این شخص در فرایند تربیت، واسطهای بیش نیست.
با توجه به آنچه گفتیم، مفهوم تربیت در روابط همسرانه نیز معنادار است و صرفاً مدل آن با تربیت فرزندان تفاوت مییابد.
تربیت، فرایندی زمانبَر و مستلزم صبرکردن و گذشت زمان است؛ بنابراین نباید در کوتاهمدت، درصدد مشاهدهکردن نتایج آن بود.
در فرایند تربیت، فرد، ربّ (خدا) و مربّی همسر و فرزندانش نیست؛ از این روی باید بکوشد تا با همسر و فرزندان خویش بهدرستی ارتباط برقرار کند و برای آنان الگویی تمامعیار در حوزههای مختلف باشد. این، معنای دقیق تربیت است.
تربیتکردن و الگوبودن، خلوت و جَلوَت ندارد و شخص دارای جایگاه همسر و والد باید در همه حال، بر خود و رفتارهایش متمرکز باشد تا همسر و فرزندانش او را دوست داشته باشند و الگویی شایسته برای خود بدانند.
در فرایند تربیت، تذکردهی به همسر و فرزندان، اثری بسیار منفی و مخرب دارد؛ بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و درعوض، با مهرورزی درجهت تقویت ارتباط با همسر و فرزندان، و الگوسازی برای آنان ازطریق عملکرد خویش کوشید.
ب) سلیم:
همخانوادههای این کلیدواژه عبارتاند از: سلام، سِلم، تسلیم، اسلام، مسلِم، سلامت و سالم.
حال، براساس این دو کلیدواژه میتوان گفت تربیت سلیم یعنی رابطه بهاضافۀ الگو. این رابطه، نه تذکردادن به همسر و فرزندان و کنترلکردنِ مداومِ آنان، بلکه مشخصاً عبارت از مقبولیت و محبوبیت فرد نزد آنهاست. در تربیت سلیم، کلمات مسموم، فریاد، سرزنش، توهین، کنترلگری و تذکردهیِ پیاپی، جایی ندارد. اینگونه تربیت در وحی ریشه دارد و آرامش بر سراسر آن، حکمفرماست. در تربیت سلیم، تسلیمبودن دربرابر همسر و فرزندان، جایگاهی خاص دارد؛ بدان معنا که فرد عملکرد سلیقهای درقبال آنان نداشته باشد و با کمک همسر خویش نقاط دقیق تربیتی را بیابد و بر آنها متمرکز شود تا فرایند تربیت بهنحو احسن پیش برود.
اکنون، این سؤال مطرح میشود که تربیت سلیم، چه مصداقهایی دارد، با استفاده از چه راهکارهایی میتوان آن را تحقق بخشید و در این حوزه، چه هدفهایی موردنظر است. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت ارتباط تربیتیِ درست براساس محبوبیت و مقبولیت فرد برای همسر و فرزندانش شکل میگیرد و محقَّق میشود. حال باید دید این محبوبیت و مقبولیت دقیقاً به چه معناست، چه مصداقهایی دارد و با استفاده از چه راهکارهایی میتوان به آن دست یافت. برای پاسخدادن به این سؤال میتوان یک چکلیست، شامل راهکارها و مصداقهای محبوبیت و مقبولیت تهیه کرد و ازطریق نمرهدادن به آنها میزان محبوبیت و مقبولیت خود یا طرف مقابل را سنجید.
نخستین راهکار و درواقع، سرّ محبوبیت پدر و مادر برای فرزندان، این است که آنان خدا و امام زمان- عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف- را بسیار دوست بدارند. این دوستداشتن، مصداقهایی دارد و بهطور کلی، علاقه و ایمان والدین به خدا و امام زمان- عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف- سبب میشود محبت والدین در دل فرزندانشان تقویت شود.
راهکار دوم، محبوببودنِ پدر و مادر برای یکدیگر است که خود، مصداقهایی دارد و نقش بانوان خانه در آن، بسیار مهم و تعیینکننده است. در فضای آموزشی نیز این مسئله کاملاً صدق میکند و چنانچه مربّیان و معلمان با یکدیگر ارتباطی دوستانه و مبتنیبر محبت و احترام داشته باشند، بیشتر و بهتر خواهند توانست در تربیتکردن متربیان خویش بکوشند.
ویدیو جلسۀ اول
صوت جلسه
فایل های مرتبط
# | عنوان | دریافت |
1 | خلاصه تربیت سلیم جلسه اول | دریافت فایل |