در جملهای معروف که به ارسطو منسوب است، فصل ممیز انسان از حیوان، قوۀ نطق، یعنی تفکر او دانسته و بر این اساس، انسان، عبارت از حیوان ناطق تعریف شده است. این تعریف را میتوان به قلمرو ادبیات دینی هم گسترش داد و گفت در این حوزه نیز یکی از ویژگیهای شاخص انسان مؤمن، متفکربودن اوست. درحوزۀ عبک هم تفکر، مهمترین راه برای ورود به ساحت دینداری بهشمار میآید و بهترین شکل دینداری آن است که درپی اندیشه و تعقل محقق شود؛ بر این اساس، نهتنها فبک و عبک با هم هیچگونه منافات و تضادی ندارند؛ بلکه میتوان از فبک بهعنوان ابزاری کارآمد درجهت تحققبخشیدن عبک بهره گرفت. پرسشگری بهعنوان ویژگی زیربناییِ فبک، در مکتب اهلبیت- علیهم السّلام- جایگاهی خاص دارد و اصولاً در تفکر شیعی، چیزی بهنام پرسش حلال یا حرام را نمیتوان یافت. یکی از جملههای کلیدی و درعین حال، چالشبرانگیز در فبک بدین شرح است: «به آدمی، چگونه فکرکردن را بیاموزید؛ نه به چه فکرکردن را». برمبنای مضمون این جمله، در فرایند فبک باید به کودکان یاد بدهیم چگونه بیندیشند؛ نه اینکه به چه فکر کنند؛ اما آیا در آموزههای اسلام و بهتبع آن، در عبک نیز چنین رویکردی وجود دارد و صرفاً به چگونگیِ اندیشیدن بسنده شده است؟ برای پاسخگویی به این سؤال میتوان از ادبیات دینی کمک گرفت که در آن، دو تعبیر داریم: «تَفَکَّروا فی...» و «لاتَتَفَکَّروا فی...». این دو تعبیر نشان میدهند در آموزههای والای اسلام علاوهبر ترغیب مردم به اندیشیدن، با آنان دربارۀ به چه اندیشیدن یا نیندیشیدن نیز سخن گفته شده است؛ بنابراین، ازمنظر عبک، کودک علاوهبر یادگیری تفکر در فبک باید بیاموزد که دربارۀ چه چیزی فکر کند تا تلاشهای صورتگرفته برای آموزشدهیِ او عبث نباشد. دیگر سؤال مهم این است که آیا در ادبیات فبکی، پیوندی بین تفکر (تعقل) و قلب وجود دارد یا خیر. بهطور کلی، اگر انسانی دارای صفت «اخلاقی» نباشد، تفکر او آسیب میبیند و به دیگر سخن، انسان فاقد سلامت قلب و روح به تفکر خویش صدمه میزند؛ درست مانند دانشمندی که علمش را علیه بشریت بهکار میگیرد. فراتر از همۀ اینها، ازمنظر دین، اگر انسانی دچار مشکل روح و سلامت قلب باشد، قطعاً دستگاه شناخت و تفکر او خطا خواهد کرد. با توجه به آنچه گفتیم، ازمنظر دین، مهم است بدانیم کودکی که در فبک تربیت میشود، به چه فکر میکند و بر این اساس، جملۀ ذکرشده در سطرهای پیشین را بدین صورت میتوان تصحیح کرد: «به آدمی فقط چگونه فکرکردن را نیاموزید؛ بلکه به چه فکرکردن را هم یاد بدهید». این کار، وظیفۀ والدین، مربّی و معلم درقبال کودکی است که در سامانههای فبک و عبک تربیت میشود. درمجموع، فبک و عبک درکنار هم ثمربخش خواهند بود؛ زیرا از سویی عبک از فبک استفاده میکند و از سوی دیگر، فبک بدون عبک، خطرناک است.
00:00
00:00