در حال بارگذاری
دانلود اپلیکیشن

جلسۀ دوم: فبک

درخصوص فبک، دو رویکرد می‌توانیم داشته باشیم: نخست، فبک اصیل لیپمَنیِ غرب که به کشورمان انتقال یافته است؛ دوم، فبکی که فبک‌پژوهان کشورمان به‌عنوان یک پوشش ظاهری برای اِعمال دغدغه‌هایشان از آن بهره می‌گیرند و با فبک اصلی، چندان مناسبتی ندارد. در این سلسله مباحث، شکل دوم فبک، موردنظر ماست. درحوزۀ فبک با اصطلاح «فابَک» نیز سروکار داریم که رنگ‌ولعاب اسلامی دارد و درواقع، فلسفۀ اسلامی برای کودکان است. به هر حال، فبک در اصل، یک روش بود که پس‌از انتقال به کشورمان به‌تدریج، شکل معرفتی یافت و به محتوا و جهان‌بینی تبدیل شد. فبک، ذات و ماهیت جمعی دارد؛ بنابراین، درقالب کار گروهی تحقق می‌یابد و دست‌کم در مراحل آغازین آن، وجود فردی به‌عنوان مدیر، مشرِف و تسهیلگر، لازم است. درصورت اجرای درست فبک، اعتمادبه‌نفس کودکان به‌میزانی چشمگیر افزایش خواهد یافت و آنان افرادی قوی و باشهامت خواهند بود. زمان مناسب برای شروع فبک، دوران کودکی است؛ زیرا در این دوران، کودک هنوز هیچ‌گونه سبک زندگی‌ای را آموزش ندیده و بنابراین، مطالبی را که به ذهنش وارد می‌‌شوند، بیشتر و بهتر خواهد فهمید. فبک، یک روش تربیتی و دارای سه رکن است: مربّی، تربیت و مربا (فرد تربیت‌شده، اعم‌از فرزند، دانش‌آموز و...). مرباهای فبکی باید شاخصه‌هایی داشته باشند که مهم‌ترینِ آن‌‌ها بدین شرح‌اند: رهایی از تعبد (پذیرفتن بی‌قیدوشرط هر چیزی بدون سؤال‌کردن و پاسخ‌گرفتن دربارۀ آن)؛ رهایی از تقلید در پذیرش مسائل؛ رهایی از تبعیت از روح زمانه؛ رهایی از القاپذیری و به‌تعبیری شست‌وشوی مغزی؛ رهایی از تلقین‌پذیری؛ رهایی از اثرپذیری از افکار عمومی؛ دوری از تعصب و جزم‌اندیشی؛ پرهیز از آرزواَندیشی و تخیل و درعوض، توجه به زمان حال و داشته‌های خود؛ رهایی از بی‌مدارایی و به‌جای آن، منتقد و درعین حال، مراقب‌بودن؛ پرهیز از پیش‌داوری در تعامل‌های اجتماعی. در فضای تربیتیِ فبکی به کودکان می‌آموزیم که تفکر و سوگیریِ فلسفی داشته باشند؛ اما نه به این معنا که مباحث نظری و انتزاعی حوزۀ فلسفه را بیاموزند؛ به دیگر سخن، هدف ما این است که گونه‌ای فلسفۀ عملی را وارد زندگی کودکان کنیم.

صوت جلسه

00:00 00:00

برای دوستان خود ارسال کنید.

از طریق زیر می توانید این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید.

واتساپ تلگرام