کتاب رفتار اخلاقی انسان با خود

مهمترین رابطه انسان رابطه او با خودش است؛ چرا که این رابطه به مثابه رابطهٔ بنیادین میتواند ترسیم کننده نوع رابطه آدمی با غیر خود اعم از خدا جامعه یا طبیعت باشد؛ به این معنا که در صورت اصلاح رابطه انسان با خود و قرار گرفتن آن رابطه در مسیر صحیح و مبتنی بر ارزشهای انسانی و عقلانی روابط او با غیر خود نیز رو به اصلاح و درستی میگذارد و سرانجام فرد موجودی رشد یافته و کمال یافته میشود؛ موجودی که پیامبران خدا برای تربیت او فرستاده شدند و زحمات طاقت فرسای دوران رسالت خود را تحمل کردند.
این اثر در صدد است رابطه انسان با خود را به منزلهٔ امری بنیادین تبیین کند و مبانی نظری آن را بر اساس فهم نگارنده از کتاب و سنت استخراج کند؛ اما مقصود او هر نوع رابطه ای نیست بلکه فقط رفتار اخلاقی انسان با خود را در نظر دارد.
بنابراین رفتار صحیح با خود را شاید بتوان به معنای بازگشت به خویشتن برای نوسازی رفتاری دانست؛ چرا که در نوسازی رفتاری ابتدا باید رفتار با خویشتن اصلاح شود. البته ما اولاً و بالذات در پی مطرح کردن مباحث معرفت شناختی درباره نفس انسان نیستیم اما معتقدیم بحث معرفت نفس یکی از مقدمات اصلاح رابطه و اصلاح رفتار انسان با خویشتن به شمار می آید و اصلاح رفتار اخلاقی انسان با خود اگر بخواهد از ثبات و دوام برخوردار باشد باید از شناخت نفس خویش سرچشمه گرفته باشد بنابراین به نظر میرسد دستیابی به رفتاری شایسته و مبتنی بر اصول و ارزشهای اخلاقی بدون برخورداری از شناخت و از جمله صحیح از حقیقت نفس خویش امکان پذیر نیست. افزون بر آن فرایند شناخت دستیابی به شناخت ،نفس یکی از مهمترین رفتارهای انسان با خود نیز به شمار می آید؛ یعنی اگرچه شناخت محصولی است ارزشمند از تکاپوی آدمی و عنوان به شناخت رفتار بر آن صدق نمیکند بی تردید تلاش انسان برای دستیابی نوعی رفتار در ارتباط با خود خواهد بود به همین دلیل بحث درباره آن ضرورت دارد.
دیدگاهتان را بنویسید