چرا ارتباط موثر؟
با نگاهی به سرگذشت انسان تاکنون متوجه ضرورت برقراری ارتباط می شویم،ارتباط بخشی جدا نشدنی از زندگی ماست و هرروزه به شکل های مختلف در حال برقراری ارتباط هستیم .
نحوه برقراری ارتباط و کیفیت آن می تواند تاثیر به سزایی در کیفیت روابط ما با محیط پیرامون خود داشته باشد .
ارتباط صحیح می تواند به شما در بالا بردن کیفیت زندگی وحل بعضی از مسائل مشکلات کمک کند. این دلیلی است که فرد باید نحوه برقراری ارتباط را به خوبی بلد باشد. موثر سازی مهارت های ارتباطی ضروری است تا بتوانید با مردم تعامل داشته باشید. و بتوانید افکار خود را به اشتراک بگذارید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
هنگامی که ارتباط موثر باشد با ارسال واضح پیامها، جایی برای سوء تفاهم یا تغییر پیامها باقی نمیماند، که احتمال هرگونه تعارضی را کاهش میدهد.
ارتباط همچنین به کسب دانش و درک بهتر از شخص دیگر کمک می کند.
با یادگیری وتمرین مهارت ارتباط موثر میتوانیم تاثیر مثبت هم در زندگی خودمان و هم دیگران داشته باشیم و هنگام اتمام یک مکالمه همه ی افراد دخیل در آن ارتباط احساس موثر وموفق بودن داشته باشند .
به طور کلی ارتباط موثر چیست ؟
ارتباط موثر به فرآیند تبادل ایده ها، افکار، نظرات، دانش و داده ها گفته می شود به طوری که پیام با وضوح و هدف دریافت و درک شود. هنگامی که ما به طور موثر ارتباط برقرار می کنیم، هم فرستنده و هم گیرنده احساس رضایت می کنند.
به طور کلی ارتباط هرچه بهتر برقرار شود درجه اطمینان بیشتری در افراد ایجاد می شود و الگوی بهتری شده و تاثیر بهتری میگذاریم .
ثمرات و اهداف دوره ارتباط موثر
1-آموزش و پرورش ( اولیا، مربیان، پزشکان و…)
2-متقاعد شدن دیگران (تجارت، مذاکره، همسران، سخنرانان و…)
3-تغییر رفتار دیگران
4-نفوذ در دیگران
5-سلامت روان
6-بهبود کبفبت زندگی
چگونه ارتباط موثر داشته باشیم ؟
با توجه به هدف اولیه ایجاد ارتباط، علاوه بر انتقال پیام، مهم است که معنی پیام به درستی و همانگونه که مدنظر است به مخاطب انتقال داده شود تا نتیجه مطلوب حاصل شود. اگر نتیجه مطلوب حاصل نشود یعنی این فرایند به درستی، در بستر مناسب و با توجه به مخاطب انجام نشده است. صرفا صحیح بودن یک پیام ، تغییر مورد نظر را در مخاطب ایجاد نمیکند. صحیح ترین گزاره های منطقی و تربیتی هم اگر درست انتقال داده نشوند برای طرف مقابل کارآمد نخواهند بود. ارتباط در قدم اول باید حس اعتماد و اطمینان قلبی را ایجاد کند. به جای اینکه در ابتدا از دیگران توقع و انتظار داشته باشیم باید بتوانیم خودمان را با آن ها و تمام ویژگی هایشان تطبیق دهیم . به بیانی دیگر برای انتقال مناسب پیام باید وارد دنیای احساسات مخاطب شده و سعی کنیم تا او را درک کنیم. اگر بتوانیم او را درک کنیم و او را همانگونه که هست (نه آنگونه که میخواهیم باشد! ) بپذیریم به پله اول اثرگذاری در ارتباط دست یافته ایم. انتظار و توقع باعث ایجاد احساس خشم شده و به هر دو طرف رابطه آسیب میزند.
پس در قدم اول باید تلاش کنیم تا مخاطب را به درستی بشناسم و به ویژگی های او آگاه شویم. مثل اینکه چه حساسیت هایی دارد؟ سمعی است یا بصری؟ و در قدم دوم باید بتوانیم از این دانش، آگاهی، مهارت و تکنیک هایی که آموخته ایم استفاده کنیم و آن ها را در ارتباطاتمان به کار ببندیم. تکنیک هایی مانند : همدلی، القا، شخصیت شناسی، محبوبیت، زبان بدن و… که همه ی این تکنیکها به طور کامل در این دوره توضیح داده می شود.