مهاجرت نادرست، غیرهدفمند و فاقد برنامهریزی، آسیبهای تربیتیِ قابل توجهی را برای نظام خانواده درپی دارد که در این سلسله مباحث میکوشیم ازطریق تقویت آگاهی مخاطبان، آنها را کاهش دهیم. جامعۀ آماری موردنظر ما شامل ایرانیان مسلمان مقیم در دو کشور ایالات متحدۀ آمریکا و کاناداست که خود بر سه دسته تقسیم میشوند: نسل اول، مشتمل بر مهاجرانی که در کشور مقصد متولد نشده و هنگام مهاجرت، دستکم چهاردهساله بودهاند؛ نسل 1.5، شامل افرادی که در ایران به دنیا آمده و قبلاز چهاردهسالگی وارد کشور مقصد شدهاند؛ نسل دوم، عبارت از کسانی که در کشور مقصد متولد شده و زندگی کردهاند. مخاطبان اصلی بحث ما ابتدا دستۀ سوم و پساز آنان دستۀ دوم هستند. درمقابل این دو گروه، دستۀ اول، مخاطبان جنبیِ ما را تشکیل میدهند. در گام نخست از بررسی آسیبهای تربیتیِ ناشی از فرایند مهاجرت، مشخصاً بر والدینی متمرکز میشویم که فرزند یا فرزندانی از نسل 1.5 و دو دارند و سپس به آسیبهای تربیتیِ واردشده بر خود زوجین مهاجر میپردازیم. نسل 1.5 و دو، مرباها (محصولات تربیتی) سرزمین مقصد هستند و تفاوتهای فرهنگی و ارزشیِ فراوانی میان آنها با نسل یک وجود دارد؛ زیرا سرزمین مقصد بر فرهنگ و نظام ارزشهای نسل یک، چندان اثرگذار نیست. دغدغههای تربیتیِ ناشی از تفاوتهای فرهنگی و ارزشی در بحث مهاجرت بدین شرحاند: شکلگیریِ تعارضهایی در خانواده میان والدین و فرزندان؛ تطبیق ناهمگون والدین و فرزندان با فرهنگ جدید؛ تعارضها و اختلافنظرهای والدین با فرزندان برسر هنجارهای اجتماعی؛ چالشهای زبانی و ارتباطیِ والدین با فرزندان که موجب بروز و تشدید شکاف در روابط آنان با یکدیگر میشود؛ برخی دغدغههای جنبیِ والدین مهاجر مانند تصمیمگیری درخصوص انتخاب مدرسۀ فرزندان و همچنین رخدادن بعضی تبعیضهای اقلیتی که غالباً نسل اول در جامعۀ مقصد، مشمول آنهاست و بهسبب بروز آنها والدین و فرزندان از یکدیگر دور میشوند.
00:00
00:00