
نیمه شعبان 1403
حسد، بیماریای است که فرد مبتلا به آن، زوال نعمت شخص دیگر را آرزو دارد؛ برعکس غبطه که در آن، شخص بدون درسرداشتن چنین آرزویی برای دستیابی به نعمت موردنظرش میکوشد. به حال کسی باید غبطه خورد که در کسب «خیر العمل» (توجه به امام زمان) تلاش کند.
- جمعه، 26 بهمن 1403
- از ساعت 15:30 الی 18:00
- سخنران: دکتر علیرضا هزار
- مناسبت های مذهبی
هنگام حضوریافتن در مراسم والا و معنویِ نیمۀ شعبان باید قدر خودمان و سعادتی را که نصیبمان شده است، بدانیم. توفیق شرکتکردن در این گردهماییها درواقع، گونهای حرمتگزاری به خداوند متعال است؛ زیرا امام زمان- عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف- بقیتالله و ذخیرۀ پروردگار یکتا در این جهان هستند. خداوند متعال در قرآن کریم، یکی از مهمترین اوصاف مؤمنان را ایمانداشتن آنان به غیب (امام غایب) ذکر فرموده و ازجمله نشانههای شاخص این ایمان، حضور شخص مؤمن در مراسم نیمۀ شعبان است. برخلاف تصور بیشترِ ما شیعیان، ازدیدگاه اهلبیت- علیهم السّلام- اتفاقاً زمانی باید به مراسمهای مذهبی و زیارت مکانهای مقدس رفت که از شدت ازدحام، بهقول معروف، جای سوزنانداختن نیست و صدا به صدا نمیرسد؛ چون هرقدر تعداد مؤمنان و رائران در جایی بیشتر باشد، باران رحمت الهی نیز بسیار بیشتر بر آنجا خواهد بارید.
یکی از رذایل اخلاقی و بیماریهای بسیار خطرناکی که انسان درنتیجۀ ابتلا به آن، به هیولایی مهیب تبدیل میشود و تمام پیکرۀ دین، ایمان، جسم، روح و روانش آسیب اساسی میبیند، حسد نام دارد. فرد مؤمن، عاقل و معتقد به وجود خداوند متعال هرگز حسد نمیورزد؛ زیرا باور دارد که این کار، بیحرمتی به خدا و مغایر با اصل توحید است. سازوکار حسد را اینگونه میتوان توصیف کرد: وقتی شخصی نعمتی دارد که فرد حاسد از آن برخوردار نیست، فرد حاسد، خواهان زوال آن نعمت برای دارندهاش است و برای دستیابی به هدف خود، هر کاری لازم باشد، انجام میدهد. درمقابل آفت حسد، غبطه با بار معناییِ مثبت قرار دارد که در آن، فرد میکوشد نعمتی مانند آنچه را شخص دیگر دارد، بهدست آورَد؛ بدون اینکه زوال نعمت موردنظر برای آن شخص را بخواهد. از این منظر، غبطه نهتنها بد نیست؛ بلکه بسیار خوب و سازنده است و موجب رشد و تعالیِ انسان میشود؛ البته برمبنای آموزههای دین نباید بابت هر چیزی به دیگران غبطه بخوریم. امیرالمؤمنین- علیه السّلام- معتقدند باید به فردی غبطه خورد که با استفاده از خیرات و حسنات، ترازوی اعمالش را سنگین میکند. منظور از این خیرات و حسنات، نه لزوماً واجبات و مستحبات، بلکه مشخصاً «خیر العمل»، یعنی توجه به امام زمان زنده در هر دوران است. در بسیاری از مواقع، شیطان بین ما و امام زمانمان فاصله میاندازد و خیرات و حسنات را بهشکلی دیگر برایمان تعریف میکند؛ حال آنکه درواقع، خیرات و حسنات به تمام اموری اطلاق میشود که با وجود شریف امام عصر- أَرواحُنا فِداه- پیوند یابند. یکی از ارزشمندترین خیرات، سهیمکردن گذشتگان در ثواب حضور در مجلس حضرت ولیِ عصر- سلام الله علیه- است که نباید از آن غافل شد. خیرات حقیقی، آن است که مشخصاً در راه خدا و حجت او صورت گیرد و به کسی که توفیق تحققبخشیدن چنین خیراتی را بهدست آورده باشد، قطعاً باید غبطه خورد. به تمام اوصاف و اصول اخلاقی میتوان ازطریق پیونددادن آنها با صاحبالزمان- عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف- عمل کرد و از ثمرات این عملکرد شایسته برخورداری یافت. درمجموع، با اطمینان کامل میتوان گفت دینداری، شیعهبودن و ارادتمندی به وجود مقدس حضرت قائم- أَرواحُنا فِداه- به اسم، لفظ و عمل است. هرقدر در پایبندی به اضلاع این مثلث، قویتر و محکمتر باشیم، نزد امام زمانمان عزیزتر و معروفتر، و موردتوجه بیشتر ایشان خواهیم بود.